منظور از حدیث «سَبْعَهُ أحْرُف» چیست و چه ارتباطى به قرائت هاى هفت گانه دارد؟
در جوامع حدیثى اهل سنت، روایاتى از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که نزول قرآن را بر هفت وجه بیان کرده است. چند نمونه از این روایات نیز درکتب حدیثى شیعه نقل شده است که سند همه آنها مخدوش است201.
روایات اهل سنت نیز از جهات متعددى مردود است که در ذیل اشاره می کنیم:
1. اسناد آنها غیر معتبر است202.
2. در محتواى آنها تناقض، ابهام، اضطراب و غرابت دیده می شود.
«حدیث سبعه احرف از جهت معنا و محتوا یک سو و در یک جهت نیست. در مقایسه متن هر کدام با دیگرى می توان دریافت که متن هر کدام با دیگرى داراى تفاوت هایى است و هر کدام موضوع خاصى را بیان می دارد. برخى از آنها درباره بطن و محتواى آیات است؛ یعنى قرآن داراى هفت بطن و هفت معنا می باشد. برخى بدین معنا است که قرآن بر لهجه هاى متفاوت نازل شده است. بعضى در مورد لغت هاى فصیح یا در مورد قرائت هاى متفاوتى است که براى تسهیل امت پیامبر(ص) نازل شده است. در برخى از آنها سخن از ابواب سبعه و یا در مورد جایگزینى کلمات مترادف و در جاى یک دیگر می باشد. پاره اى نیز در مورد هفت وجه در پایان آیات است؛ یعنى می توان ختم آیه را بر هفت وجه ترسیم نمود. مشخص نیست که آیا واقعاً حدیث سبعه احرف، اساساً مربوط به لفظ است یا معنا؟ اگر مربوط به معنا است آیا براى هر آیه هفت معنا قابل ترسیم است؟ …»203
ابهام در این روایات به حدى است که زرکشى در البرهان پنجاه و سه وجه و سیوطى در الاتقان سى و پنج وجه در تفسیر «سبعه احرف» ذکر کرده اند.
3. روایاتى که در آنها پنج حرف، چهار حرف و سه حرف بیان شده، نیز نقل شده است204.جالب است که بدانیم در برخى از روایات اهل سنت، اثبات قرائت واحد و رد هفت قرائت وجود دارد205.
4. حدیث «سبعه احرف» از دیدگاه اهل بیت(ع) مردود شناخته شده است. در روایتى صحیح206 از امام صادق(ع) آمده است:
«فضیل بن یسار می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مردم می گویند: قرآن بر هفت حرف نازل شده است؛ فرمود: دروغ می گویند، دشمنان خدا! قرآن بر یک حرف و از جانب یکى نازل شده است. … وَلکِنَّهُ نَزَلَ عَلى حَرْف واحِد مِنْ عِنْدِ واحِد»207
امام باقر(ع) نیز در روایتى صحیح و عالى208 می فرماید:
«اِنَّ الْقُرانَ واحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ واحِد وَلکِنَّ الاخْتَلافَ یَجىءُ مِنْ قِبَلِ الُرواهِ209؛ قرآن یکى است و از نزد یکى[ خداى یگانه]نازل شد، ولى اختلاف از سوى راویان پدید آمد.»
این روایات را عالمان شیعى نیز رد کرده اند؛ آیه اللّه خویى می نویسد: «روایات نزول قرآن بر هفت حرف، به معناى صحیحى بر نمی گردد و باید طرد شود.»210
استاد معرفت نیز این روایات را نپذیرفته و در نهایت با فرض قبول آنها را بر وجوهى مانند «لهجه» «بطن» و لفظ «سبعه» را بر «کثرت» حمل کرده است211.
بنابراین روشن شد که اولا، این روایات از جهت سند و دلالت ضعیف و غیر معتبر است و ثانیاً هیچ ارتباطى با قرائات هفت گانه ندارد. استاد معرفت در این باره می گوید:
«شنیده نشده است که هیچ یک از علماى فن، بین حدیث انزل القرآن على سبعه احرف با قرائت هاى هفت گانه ارتباطى قائل باشد؛ جز این که این موضوع بر زبان مردم عادى جارى است و هیچ دلیل قابل اعتمادى در این مورد وجود ندارد. بسیارى ازدانشمندان محقّق و منقّد مانند: ابن الجزرى، ابوشامد، زرکشى، ابومحمد ملکى، ابن تیمیه و نظایر اینان، این شایعه را رد کرده اند. ابن الجزرى این توهّم را به مردم جاهل و عوام که از هر گونه دانش تهى هستند، نسبت می دهد212.
—————
201. براى آگاهى بیشتر از شرح حال قاریان هفت گانه ر.ک: حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنى، سطح 2.
202. ر.ک: نزول قرآن و رؤیاى هفت حرف، ص 54 ـ 61.
203. همان، ص 61 ـ 76.
204. ر.ک: همان، ص 51 ـ 54.
205. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عند المفسرین، ج 2، ص 219 ـ 220؛ حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنى، ج 1، ص 174 ـ 175.
206. همان، ص 290.
207. کافى، ج 2، ص 630، (کتاب فضل القرآن، باب النوادر، روایت 13).
208. نزول قرآن و رؤیاى هفت حرف، ص 214.
209. کافى، ج 2، ص 630 (کتاب فضل القرآن، باب النوادر روایت 12).
210. ابوالقاسم خویى، البیان فى تفسیر القرآن، ص 211.
211. محمد هادى معرفت، علوم قرآنى، ص 201 ـ 214.
212. ابن جزرى، تحبیر التیسیر، ص 10؛ علوم قرآنى، ص 214 ـ 216.