چرا اهل سنت «بسم الله الرحمن الرحیم» را جزء سوره نمی دانند؟

اهل سنت «بسم الله الرحمن الرحیم» را جزء سوره نمی دانند؛ بر خلاف اهل تشیع که آن را جزء سوره می دانند. لطفاً دلایل دو طرف را بیان فرمایید.

در جزء بودن یا نبودن «بسم الله …» سه قول عمده وجود دارد:
1. برخى از اهل تسنن، مالک و ابوعمرو می گویند که جزء هیچ سوره اى نیست و تنها براى اوایل سوره ها تیمناً نازل گشته است.
2. برخى از پیروان شافعى و حمزه قائل به تفصیل اند و می گویند: تنها در سوره حمد جزء سوره است؛ ولى در سوره هاى دیگر نیست.
3. شیعیان بالاتفاق و برخى از اهل تسنن (جلال الدین سیوطى، ابن مبارک و …) می گویند: «بسم الله …» جزء تمام سوره ها می باشد.
دلایل گروه اوّل:
1. اگر «بسم الله» جزء سوره ها باشد، طریق اثباتش یا خبر متواتر یا خبر واحد است. خبر متواترى موجود نیست؛ و گرنه نزاعى نبود و خبر واحد هم ظنى است و در اثبات آیه اى از آیات قرآن نمی شود به آن استناد کرد.

2. نقل شش روایت از پیامبر گرامی(ص) که در آن روایت، هیچ اشاره اى به این که بسم الله جزء سوره ها است، نشده است؛ مثلاً از عایشه روایت می کنند: «پیامبر گرامی(ص) نماز را با تکبیره الاحرام و الحمد لله رب العالمین شروع می کردند». در این روایت، هیچ نامی از بسم الله برده نشده است.
3. اگر بسم الله، جزء سوره ها باشد، لازم می آید که «الرحمن الرحیم» در یک سوره با فاصله اندکى تکرار شده باشد و این از فصاحت و بلاغت به دور است184.
دلیل هاى عمده گروه دوم:
1. روایاتى از حضرت نبى اکرم(ص) نقل شده که ایشان فرموده اند: «فاتحه الکتاب» هفت آیه است و شمارش آیه ها را از «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع کردند. روایات دیگرى نیز مانند این حدیث وجود دارد.
2. ادعاى اجماع کردند بر این که آن چه در میان دفّتین است، جزو قرآن است و بسم الله هم در بین دفّتین وجود دارد؛ بنابراین، جزو قرآن است185.
دلیل هاى گروه سوم (شیعیان و برخى از دانشمندان اهل سنت):
1. احادیث اهل بیت(ع) که صحیح و در حد تواتر است؛ تا آن جا که فرموده اند: خداى بکشد کسانى را که بزرگ ترین آیه از آیات قرآن را از قرآن حذف کردند به عنوان نمونه، حدیثى نقل می کنیم:
«عن یحیى بن ابى عمران الهمدانى قال: کَتَبْتُ اِلى اَبىِ جَعْفر(ع) جُعِلْتُ فِداکَ ما تَقُولُ فِى رَجُل اِبْتَدَأَ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فِى صَلاتِهِ وَحْدَهُ فِى اُمّ الْکِتابِ فَلَمّا صارَ اِلى غَیْرِ اُمِّ الْکِتابِ مِنَ السُّورَهِ تَرَکَهَا؟ فَقالَ الْعَباسِى لَیْسَ لِذلِکَ بَأس، فَکَتَبَ بِخَطِّهِ: یُعِیدُها ـ مَرَّتَینِ ـ عَلى رَغْمِ اَنْفِهِ، یَعنى العَباسى»186
2. احادیث اهل سنت که روایات بسیارى از طریق آنها از پیامبر(ص) نقل شده که بسم الله جزء سوره ها است؛ مثلاً انس می گوید: «روزى پیش حضرت رسول اکرم(ص) بودیم … ؛ سپس با تبسم فرمود: لحظه اى قبل، سوره اى بر من نازل شد؛ پس بسم الله الرحمن الرحیم، انا اعطینک الکوثر … را خواندند».
3. سیره مسلمانان، خواندن بسم الله در ابتداى سوره ها به جز توبه بوده و با تواتر ثابت شده است که پیامبر گرامی(ص) هم آن را در ابتداى سوره ها می خواندند. اگر بسم الله جزء قرآن نبود، باید آن حضرت که در مقام بیان بودند، تصریح می کردند که جزء قرآن و سوره ها نیست تا مردم در جهل نمانند.
4. مصحف هاى تابعین و صحابه ـ قبل از عثمان و بعد از او ـ مشتمل بر بسم الله بوده است؛ حال اگر بسم الله جزء قرآن نبود، نباید آن را در مصاحف می نوشتند. با توجه به این که تأکید شده بود چیزى که از قرآن نیست، نباید در آن گنجانده شود؛ بنابراین، وجود بسم الله در قرآنها دلیل بر این است که این آیه، مثل آیات دیگرى که در قرآن تکرار شده، جزء قرآن است.
گفتنى است افزون بر تأکیدى که از تکرار بسمله در ابتداى هر سوره حاصل می شود و این خود بر عظمت آیه دلالت می کند براساس فرمایش برخى مفسران، «بسم الله الرحمن الرحیم» هر سوره معناى متفاوت و متناسب با آن سوره دارد187.
—————
184. ر.ک: محمدالطاهر ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ج 1، ص 140.
185. ر.ک: فخررازى، تفسیر کبیر، ج 1، ص 196.
186. کافى، ج 3، ص 312؛ یحیى بن ابى عمران در نامه اى به امام باقر(ع) می نویسد: چه می گویى درباره مردى که در نماز، سوره حمد را با بسم الله آغاز می کند، ولى سوره بعدى را بدون بسم الله می خواند؟ نظر عباسى این است که نمازش صحیح است. امام در جواب نوشت: نمازش صحیح نیست و باید اعاده کند.
187. ر.ک: امام خمینى، تفسیر سوره حمد، ص 208

خروج از نسخه موبایل