ترجمه کُرْسِیُّهُ: تختش (کلمه کرسی از ماده کاف – راء – سین گرفته شده که به معنای به هم وصل کردن اجزای ساختمان است و اگر تخت را کرسی خواندهاند به این جهت بوده که اجزای آن به دست نجارو یا صنعتگر دیگر ، در هم فشرده و چسبیده شده است ، و بسیاری از مواقع این کلمه را کنایه از ملک و سلطنت میگیرند ، و میگویند فلانی از کرسینشینان است ، یعنی او منطقه نفوذی و قدرت وسیعی دارد و عبارت “وَسِعَ کُرْسِیُّهُ ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضَ “یعنی تخت پادشاهی اش به و سعت آسمانها و زمین است و چون بیشترین تسلط و علم یک پادشاه و سلطان محدوده تخت پادشاهی اش می باشد این جمله کنایه از این است که تسلط و علم و اقتدار خدای تعالی همه جا را فرا گرفته است)