چگونه خلقت انسان از خاک، دلالت بر علم و قدرت خدامی کند؟
آیه 20 سوره روم به دو نشانه عظمت الهى اشاره کرده: یکى آفرینش آدم(ع) یا همه انسان ها از خاک و دیگر تکثیر نسل انسان و انتشار فرزندان آدم در سراسر روى زمین. با مقایسه پرده هاى ظریف چشم و سلول هاى فوق العاده حساس و ظریف مغز با خاک متوجه قدرت عجیب آفریدگار می شویم که از آن ماده تیره کم ارزش و فاقد حس و حرکت، چنین دستگاه هاى ظریف و پرارزشى به وجود آورده است.
خداى متعال براى شناساندن خود در آیه20 سوره«روم» به سراغ آفرینش انسان، که اولین و مهمترین موهبت الهى بر او است، می رود و می گوید: (یکى از نشانه هاى او این است که شما را از خاک آفرید، سپس ناگهان شما انسان هائى شدید که در روى زمین منتشر گشتید)؛ «وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُراب ثُمَّ اِذا اَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ».
در این آیهبه دو نشانه عظمت الهى اشاره شده: یکى، آفرینش انسان از خاک، که ممکن است اشاره به آفرینش نخستین انسان، یعنى «آدم» بوده باشد، یا آفرینش همه انسان ها از خاک؛ چرا که مواد غذائى تشکیل دهنده وجود انسان، همه مستقیماً یا به طور غیر مستقیم از خاک گرفته می شود.
دیگر تکثیر نسل انسان و انتشار فرزندان «آدم» در سراسر روى زمین است، که اگر ویژگى گسترش در «آدم» آفریده نشده بود، به زودى از میان می رفت و نسل او برچیده می شد. راستى خاک کجا؟ و انسانى با این ظرافت کجا؟
اگر پرده هاى ظریف چشم، که از برگ گل هم لطیف تر و حساس تر و ظریف تر است، همچنین سلول هاى فوق العاده حساس و ظریف مغز را در کنار خاک بگذاریم، و با هم مقایسه کنیم، آن گاه می فهمیم که آفریدگار جهان چه قدرت عجیبى به کار گرفته، که از آن ماده تیره کم ارزش، چنین دستگاه هاى ظریف و دقیق و پر ارزشى را به وجود آورده است؟.
خاک در ظاهر نه نور دارد، نه حرارت، نه زیبائى و نه طراوت، و نه حس و نه حرکت، ولى در عین حال خمیر مایه انسانى شده است، داراى همه این صفات، آن کس که از چنین موجود مرده اى، که کم ارزش ترین موجودات محسوب می شود، چنان موجود زنده شگرفى بیافریند، شایسته هرگونه ستایش بر این قدرت و علم و دانش بى حساب است: «تَبارَکَ اللّهُ اَحْسَنُ الْخالِقِیْنَ». (1)، (2)
پی نوشت:
(1). سوره مؤمنون، آیه 14.
(2). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 16، ص 410.