دستگاه گردش خون، با نقشه و هندسه شگفت آور، نمونه بسیار دقیق و منظّم از لوله کشی در بدن انسان است و قلب به عنوان مرکز این دستگاه، خون را در تمام بدن به گردش در می آورد. به طور متوسّط یک سیزدهم وزن بدن انسان را خون تشکیل می دهد، که در هر میلى متر مکعّب، به طور میانگین 5 میلیون گلبول قرمز و 6 هزار گلبول سفید شناور است. با مقایسه سیستم لوله کشی یک شهر با دستگاه گردش خون، به قدرت بی انتها و علم و دقت آفریننده آن پی می بریم.
یکى از دستگاه هاى بزرگ بدن، دستگاه گردش خون می باشد که همیشه خون را در تمام بدن انسان به گردش در می آورد.این دستگاه، نمونه کامل لوله کشى بسیار دقیق و منظّمی است که با نقشه و هندسه شگفت آورى در تمام پیچ و خم اعضاى کوچک و بزرگ بدن انسان کشیده شده و به طور خودکار یک وظیفه مهمّ حیاتى را انجام می دهد.
مرکز دستگاه گردش خون، عضوى است به نام «قلب» که گلابى شکل بوده و حجم آن به اندازه یک مشت بسته است. این عضو از نظر اهمیّت فوق العاده اى که دارد، در جاى محفوظى از بدن، میان دو دیواره محکم استخوان هاى پشت و قفسه سینه، در بین دو شش و در سمت چپ بدن قرار گرفته است
باید دانست که ضربان قلب به طور خودکار است، یعنى قلب می تواند بدون آنکه با مراکزى رابطه داشته باشد، مدّتى به ضربان خود ادامه دهد، به همین خاطر اگر قلب حیوانى را از سینه او خارج کنیم، تا مدّتى به ضربان خود ادامه می دهد و اگر بلافاصله در مایعى شبیه به ترکیب خون وارد شود، ضربان آن مدّت بیشترى ادامه خواهد یافت.
به طور متوسّط یک سیزدهم وزن بدن انسان را خون تشکیل می دهد، بنابراین اگر کسى به وزن 78 کیلوگرم باشد، تقریباً 6 لیتر خون و کسى که 65 کیلوگرم وزن داشته باشد در حدود 5 لیتر از این مایع پرمنفعت را دارا خواهد بود.
در هر میلى متر مکعّب خون، به طور میانگین 5 میلیون گلبول قرمز وجود دارد و گلبول هاى سفید تعدادشان از گلبول هاى قرمز کمتر بوده و در هر میلی متر مکعّب خون، حدود 6 هزار گلبول سفید شناور است.
این سربازان مسلّح همواره به حالت آماده باش بوده و در هنگام هجوم میکروب ها، با تمام نیرو از کشور تن دفاع می کنند
گلبول هاى قرمز یکى از کارهاى مهم خون را که رساندن مادّه حیاتى اکسیژن به سلّول ها و جمع آورى نمودن سموم از بدن است، انجام می دهند، براى اینکه نظم، ریزه کارى ها و ظرافت عجیب این دستگاه را به خوبى دریافته و یقین کنیم که آفرینش آن جز از یک منبع علم و قدرت و آفریننده دانا و تواناى جهان هستى امکان پذیر نیست، باید آن را با مشابهش ـ هر چند به طور ناقص ـ مقایسه کنیم:
دستگاه لوله کشى یک شهر را در نظر بگیرید که به تمام خانه ها، کارخانه ها و موسّسات مختلف شهر کشیده شده است. آیا هرگز فکر می کنید که دست تصادف و علل فاقد شعور طبیعى، بدون اینکه هدفى در کار باشد. چنین دستگاهى را در آن شهر به وجود آورده باشد؟! یا اینکه هر بیننده اى یقین می کند که لوله کشى مزبور اوّلا، زیر نظر مهندسین ماهر، طراحى و نقشه کشى شده و ثانیاً، به وسیله گروهى کارشناس و کارگر فنّى به صورت فعلى خود درآمده و ثالثاً، هر کدام از وسایل و آهن آلات آن به نوبه خود در کارخانه هاى گوناگونى ـ که همه معلول فکر و عقل انسان ها می باشد ـ ساخته شده است؟
اکنون فکر کنید که لوله کشى یک شهر کجا و لوله کشى دستگاه حیرت آور گردش خون کجا؟ همین دستگاهى که با یک نظم دقیق و ساختمان بسیار ظریف در هر دقیقه، 2 مرتبه، تعداد ده تریلیون سلّول را آبیارى می کند. وقتى درباره لوله کشى ساده، آن هم با آن ساختمان خالى از ظرافت و مملوّ از موادّ خشن، هیچ عاقلى حکم به تصادف نمی کند، پس در مقابل دستگاه شگفت انگیز و سرشار از لطف، دقّت و نظم گردش خون، چگونه حکم خواهد کرد؟!(1)
پی نوشت:
(1). گردآوری از کتاب: آفریدگار جهان، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى ، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، 1379 ه. ش، ص 130.