اوصاف و ویژگی های مؤمنان در قرآن کریم
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دل هاشان ترسان می گردد، و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود ایمانشان افزون می گردد و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند.
صفات مؤمنین در قرآن به طور مفصل بیان شده است
الف – صفات فردی :
1. خشوع در نماز
«الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»
«مؤمنین کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند و دیده بر سجدهگاه خود دارند و به این سو و آن سو نمینگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خداست.
2. دوری از گفتار و عملکرد بیهوده
«وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»
مردم با ایمان کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عملکرد بیهوده و بیثمر و بیاهمیت روی میگردانند. چرا که به باور آنان چنین گفتار و کردار بیهوده و زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.
3. پاکدامنی
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ»
آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ میکنند، منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطۀ جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمیآلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ میکنند.
4. دوری از بدگمانی، غیبت، بدگویی، تجس
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً»[۲]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید دوری گزینید از بعضی گمانهای (بد)، که آن گمان ها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهایی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگویی از یگدیگر نکنید.
5. مقام تسلیم
مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار میکند و در قرآن کریم، حضرت ابراهیم (علیه السّلام) از خداوند چنین مقامی را میطلبد «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ»[۳]
6. مقام یقین
مؤمن اعتقاد جازم نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی به روز حساب داشته باشد، و همواره آن روز را در خاطر داشته و به یاد آن باشد در عین حال پارهای گناهان را مرتکب شود و بالاخره (هم یوقنون) چنین کسی نه تنها مرتکب گناه نمیشود بلکه از ترس، به قرق گاههای خدا، نزدیک هم نمی گردد.
7. تواضع و فروتنی
«الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً»[۴]
(آنان بر روی زمین متواضعانه راه میروند.)
8. حلم و بردباری
«وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»[۵]
(و زمانی که جاهلان، به آنان خطاب ـ جاهلانه ـ کنند با سلام و بیان خوش جواب دهند.)
9. شب زنده داری
«وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً»[۶]
(و آنان که شب را برای پروردگارشان به روز میآورند در حالی که سجده کننده و قیام کننده هستند.)
10. توحید خالصانه
«وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ»[۷]
کسانی هستند که با خدا معبود دیگری را نمیپرستند.
11. کریمانه از لغو گذشتن
«وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً»[۸]
و چون با لغو مواجه شوند، بزرگوارانه از آن میگذرند.
12. تدّبر در آیات الهی
«وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً»[۹]
و کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند همچون کرها و کورها بر آن آیات نمیافتند.
ب – رفتارهای (خصوصیات) اجتماعی
1. هجرت و جهاد
«الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»[۱۰]
کسانی که ایمان آوردند مهاجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا با مال ها و جان های خود، بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند و آنان خود رستگارانند.
2. شهادت طلبی
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشعُرُونَ»[۱۱]
و نگویید دربارۀ کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردگانند بلکه زندهگانند اما شما نمیفهمید.
3. انتخاب دوست
«لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقیهً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ»[۱۲]
نباید مؤمنان کافران را دوست خود گیرند، و هر کس چنین کرد چیزی پیش خدا ندارد، مگر آنکه از ایشان تقیه کند، یک تقیه مصلحتی و به ظاهر، برای مدتی دوستی کنید و خداوند شما را از خود میترساند، و به سوی خداوند است بازگشت.
4. امر به معروف و نهی از منکر
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ، بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»[۱۳]
مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگرند، همدیگر را به کار نیکو امر و از کار زشت باز میدارند.
5. پرداخت زکات
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاهِ فاعِلُونَ»[۱۴]
مردم با ایمان کسانی هستند که زکات و حقوق مالی خویش را میپردازند.
6. دوری از ربا
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبا أَضْعافاً مُضاعَفَهً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[۱۵]
ای مؤمنان ربا را چند برابر نخورید و تقوای الهی داشته باشید، شاید رستگار شوید.
۷. امانت داری
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»[۱۶]
مردم با ایمان کسانی هستند که رعایتگر امانتهای مردم و عهد و پیمان های خود با دیگراناند.
از این رو هم به ویژگی امانت و امانتداری آراسته اند و هرگز دست و دل و دیده به خیانت باز نمیکنند و هم در زندگی خویش از عهدشکنی به دور هستند و به پیمانهای خود وفا می کنند.
با توجه به مطالب مذکور روشن میشود، مؤمن کسی است که اعتقاد قلبی به دستورات خداوند داشته باشد و به آنها عمل کند. در این صورت است که محبوب خداوند تعالی می گردد و زندگی نیکو و سعادتمندی خواهد داشت
«و من یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»[۱۷]
هر کس تقوای الهی پیشه کند (خدا ترس و پرهیزگار باشد) خداوند راه بیرون شدن (از عهدۀ گناهان و بلا و حوادث سخت عالم) را بر او میگشاید. و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند و هر که (در هر امری) بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش (بر همه عالم) نافذ و رواست و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرر داشته است.
****************************
پی نوشت :
[۱] . سوره انعام، آیه ۱۲۲٫
[۲] . سوره حجرات، آیه ۱۲٫
[۳] . سوره بقره، آیه ۱۲۸٫
[۴] . سوره فرقان، آیه ۶۳٫
[۵] . سوره فرقان، آیه ۶۳٫
[۶] . سوره فرقان، آیه ۶۴٫
[۷] . سوره فرقان، آیه ۶۸٫
[۸] . سوره فرقان، آیه ۷۲٫
[۹] . سوره فرقان، آیه ۷۳٫
[۱۰] . سوره توبه، آیه ۲۰٫
[۱۱] . سوره بقره، آیه ۱۵۴٫
[۱۲] . سوره آلعمران، آیه ۲۸٫
[۱۳] . سوره آلعمران، آیه ۱۳۰٫
[۱۴] . سوره مؤمنون، آیه ۴٫
[۱۵] . سورهآلعمران، آیه ۱۳۰٫
[۱۶] . سوره مؤمن، آیه ۸٫
[۱۷] . سوره طلاق، آیه ۲