چگونه خود شناسی انسان را به خداشناسی می رساند؟
قرآن مجید درسوره فصّلت ،آیه 53 با صراحت می گوید:«ما آیات آفاقى و انفسى (عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است». درسوره ذاریات، آیه 21 نیز می فرماید: «در درون وجود شما آیات خداست، آیا نمی بینید؟». پیامبر(ص) می فرماید: «کسى که مخلوق را بشناسد خالق را می شناسد، و کسى که رزق را بشناسد رازق را می شناسد، و کسى که خود را بشناسد پروردگارش را می شناسد».
قرآن مجید با صراحت می گوید: (ما آیات آفاقى و انفسى [عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان] را به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است)؛ «سَنُریهِمْ آیاتِنا فِى الاْفاقِ وَ فى اَنـْفُسِهِمْ حَتّى یَتَبَـیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ».(1)
در جاى دیگر می فرماید: (در درون وجود شما آیات خداست، آیا نمی بینید؟)؛ «وَ فى اَنـْفـُسِکُمْ اَفـَلا تـُبـْصِرُونَ».(2)
بعضى از محقّقان از آیهمربوط به عالم ذرنیز همین استفاده را کرده اند که «معرفه النّفس» پایه «معرفه اللّه» است، آنجا که می فرماید: «وَ اِذْ اَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنى آدَمَ مِنْ ظُـهُورِهِمْ ذُرِّیـَتَهُمْ وَ اَشْهَدَهُمْ عَلى اَنْفـُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبـِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا»(3)؛ (به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریّه آنان را برگرفت و آشکار ساخت و آنها را گواه بر خویشتن نمود [و اسرار وجودشان را به آنها نشان داد و فرمود] آیا من پروردگار شما نیستم؟ آنها همگى گفتند: آرى گواهى می دهیم!).
در تفسیر المیزانمی خوانیم: «انسان هر قدر متکبّر باشد، و فراهم بودن اسباب زندگى او را به غرور وا دارد، نمی تواند این حقیقت را انکار کند که مالک وجود خویش نیست، و استقلالى در تدبیر خویشتن ندارد، چه این که اگر مالک خویشتن بود، خود را از مرگ و سایر آلام و مصائب زندگى باز می داشت، و اگر مستقل به تدبیر خویش بود، هرگز نیاز به خضوع در مقابل عالم اسباب نداشت … بنابراین، نیاز ذاتى انسان به پروردگار و مالک مدبّر، جزء حقیقت وجود اوست، و فقر و نیاز بر پیشانى جانش نوشته شده، این حقیقتى است که هر کس از کمترین شعور انسانى برخوردار باشد به آن اعتراف می کند، و تفاوتى میان عالم و جاهل و صغیر و کبیر، در این مساله نیست!
بنابراین، انسان در هر مرحله اى از انسانیّت باشد، به روشنى می بیند که مالک و مدبّر و پروردگارى دارد، چگونه نبیند در حالى که نیاز ذاتى خود را به روشنى می بیند.
لذا بعضى گفته اند که آیهاشاره به حقیقتى می کند که انسان در زندگى دنیا آن را در می یابد که در همه چیز از شوون حیات خود، نیازمند است ـ نیازمند به بیرون وجود خود ـ پس معنى آیهشریفه این است که ما انسانها را به نیاز و احتیاجشان آگاه ساختیم و آنها به ربوبیّت ما اعتراف کردند».(4)
به این ترتیب ثابت می شود که شناخت حقیقت نفس انسان با صفات و ویژگیهایش، سبب معرفه اللّه و شناخت خداست.
حدیث معروف «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ»(5)؛ (هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت). نیز ناظر به همین است.
این حدیثگاهى به صورت بالا، و گاه به صورت «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»(6)، گاه از پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) و گاه از امیرمومنان على(علیه السلام) و گاه از صحف ادریس، نقل شده است.
در بحارالانوار از کتاب ادریس پیامبر(علیه السلام) در صحیفه چهارم که صحیفه معرفت است چنین نقل شده: «مَنْ عَرَفَ الْخَلْقَ عَرَفَ الْخالِقَ، و مَنَ عَرَفَ الرِّزْقَ عَرَفَ الرَّازِقَ، وَ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ»(7)؛ (کسى که مخلوق را بشناسد خالق را می شناسد، و کسى که رزق را بشناسد رازق را می شناسد، و کسى که خود را بشناسد پروردگارش را می شناسد).
به هر حال مضمون این حدیثدر چند جاى از بحارالانوار از پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) یا سایر معصومین(علیهم السلام) یا ادریس پیامبر(علیه السلام) و همچنین از امام علىّ بن ابى طالب(علیه السلام) در غرر الحکم نقل شده است .(8)
علاّمه طباطبایى در تفسیر المیزانبعد از ذکر این حدیثشریف می فرماید: «شیعه و سنّى این حدیثرا از پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) نقل کرده اند و این یک حدیثمشهور است.(9)، (10)
پی نوشت: (1). سوره فصّلت، آیه 53 .
(2). سوره ذاریات، آیه 21 .
(3). سوره اعراف، آیه 172.
(4). المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 8، ص 307، «بیان …»، ذیل آیه مورد بحث (باتلخیص).
(5). تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: درایتى، مصطفى، دفتر تبلیغات، ایران، قم، چاپ اول، 1366 ش، ص 232، «معرفه النفس و علائمه …».
(6). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410 ق، ص 588 ،حدیث 301.
(6). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410 ق، ص 588 ،حدیث 301.
(8). تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: درایتى، مصطفى، دفتر تبلیغات، ایران، قم، چاپ اول، 1366 ش، ص 232، «معرفه النفس و علائمه …» .
(9). المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 6، ص 169، بحث روایى ذیل آیه 105، سوره مائده.
(10). گرد آوری از کتاب: اخلاق در قرآن، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1377 ش، ج 1، ص 326.