خود شناسی چه اثراتی در رستگاری و کمال شخصیّتی انسان دارد؟
در احادیث اسلامی اثرات بسیار پر ارزشى براى خودشناسى ذکر شده، از جمله امیرمؤمنان على(ع) می فرماید: «کسى که خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نایل شده است». «عارف حقیقى کسى است که خود را بشناسد، و [از قید و بند اسارت] آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور می سازد پاک و پاکیزه کند!». «کسى که خود را بشناسد، به جهاد با نفس بر می خیزد و کسى که خود را نشناسد آن را رها می سازد!».
در احادیث اسلامی که از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) نقل شده اثرات بسیار پر ارزشى براى خودشناسى آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بى نیاز می سازد؛ از جمله:
1 ـ در حدیثى از امیرمومنان على(علیه السلام) می خوانیم: «نالَ الْفَوْزَ الاَْکْبَرِ مَنْ ظَفَرَ بِمَعْرِفَهِ النَّفْسِ»(1)؛ (کسى که خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نایل شده است).
2 ـ و در نقطه مقابل آن چنین می فرماید: «مَنْ لَمْ یَعْرِفْ نَفْسَهُ بَعُدَ عَنْ سَبیلِ النَّجاهِ وَخَبِطَ فِى الضَّلالِ وَ الْجَهالاتِ»(2)؛ (کسى که خود را نشناسد، از طریق نجات دور می شود و در گمراهى و جهل گرفتار می آید).
3 ـ در تعبیر دیگرى از همان امام همامآمده است: «اَلْعارِفُ مَنْ عَرِفَ نَفْسَهُ فَاَعْتَقَها وَ نَزَّهَها عَنْ کُلِّ ما یُبَعِّدُها»(3)؛ (عارف حقیقى کسى است که خود را بشناسد، و [از قید و بند اسارت] آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور می سازد پاک و پاکیزه کند).
از این تعبیر بخوبى استفاده می شود که معرفت نفس (خودشناسى) سبب آزادى از قید و بند اسارتها و پاکسازى از رذائل اخلاقى است.
4 ـ باز در حدیثدیگرى از همان پیشواى بزرگ(علیه السلام) می خوانیم: «اَکْثَرُ النّاسِ مَعْرِفَهً لِنَفْسِهِ اَخْوَفُهُمْ لِرَبِّهِ»(4)؛ (کسى که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوفپروردگار خواهد داشت).
از این حدیثنیز رابطه نزدیکى میان احساس مسوولیّت و خوفپروردگار که سرچشمه تهذیب نفس است با خودشناسى استفاده می شود.
5 ـ در حدیثدیگرى از همان حضرت آمده است: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ جاهَدَها؛ وَ مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ اَهْمَلَها»(5)؛ (کسى که خود را بشناسد، به جهادبا نفس بر می خیزد و کسى که خود را نشناسد آن را رها می سازد). مطابق این حدیثپایه اصلى جهادبا نفس که طبق صریح روایات جهاداکبر نامیده شده، خود شناسى است.
6 ـ در نهج البلاغهدر کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ شَهَواتُهُ»(6)؛ (کسى که [در سایه خود شناسى] براى خود، کرامت و شخصیّت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بى مقدار خواهد بود (و به آسانى تسلیم هوى و هوس نمی شود).
7 ـ همان گونه که خودشناسى پایه مهمّ تهذیب نفس و تکامل در جنبه هاى اخلاقى و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگى از همه چیز و دورى از خدامی گردد؛ لذا در حدیثى از امام هادى(علیه السلام) می خوانیم: «مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلا تَاْمَن شَرَّهُ»(7)؛ (کسى که نزد خود قدر و قیمتى ندارد، از شرّ او ایمن نباش).
از مضمون آنچه در این بحث آمد، به روشنى می توان استفاده کرد،که یکى از پایه هاى اصلى پرورش فضائل اخلاقى و تکامل معنوى، خودشناسى و معرفه النّفس است، و تا انسان این مرحله دشوار و این گردنه صعب العبور را پشت سر نگذارد، به هیچ یک از مقامات معنوى نایل نخواهد شد؛ به همین دلیل، علماى بزرگ اخلاقتاکید و اصرار زیادى بر این دارند که رهروان این راه باید به خود شناسى پردازند، و از این امر حیاتى غافل نشوند.(8)
پی نوشت: (1). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم،1410 ق، ص 720، حدیث 16.
(2). همان، ص 656، حدیث 1380.
(3). همان، ص 96، حدیث 1813؛ المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 6، ص 173، «بحث روائی».
(4). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410 ق، ص 201، حدیث 304.
(5). المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ى مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 6، ص 174، «بحث روائی».
(6). نهج البلاغه، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق/ مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق، ص 555، کلمات قصار، کلمه [458] 449.
(7). تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على،محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق / 1363ش ، ص 483 ، «و روی عنه ع فی قصار هذه المعانی …»، کلمات قصار امام هادى(ع).
(8). گرد آوری از کتاب: اخلاق در قرآن، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1377 ه. ش، ج 1، ص 325.