«سیر و سلوک» دارای چه مراحلی است؟
عارفان اسلامی هر کدام مراحلى را براى «سیر و سلوک» قائل شده اند؛ برخی آنرا در چهار چیز خلاصه کرده اند: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاقبه یا مؤاخذه. سالک، صبحگاه با نفس خویش شرط می کند که کمترین قدمی براى رضاى غیر خدا برندارد، سپس در طول روز مراقب اعمال خویش است و شامگاه به حسابرسى می پردازد و اگر خلافى از او صادر شده بود، نفس خویش را تنبیه می کند. امیرمؤمنان(ع) در خطبه 220 نهج البلاغه اساس پویش راه حق را احیاى عقل و کنترل نفس و اصلاح اخلاق برشمرده، ونتیجه آنرا هدایت شدن و رسیدن به آرامش بیان نموده اند.
تعبیر سیر و سلوک که در تعبیرات اهل عرفان اسلامی در عصر ما و اعصار قریب به آن رایج شده، در واقع برگرفته از تعبیراتى در قرآنمجید است، آنجا که می فرماید: «یَا اَیُّهَا الاِْنسَانُ اِنَّکَ کَادِحٌ اِلَى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاَقِیهِ»(1)؛ (اى انسان تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت پیش می روى و سرانجام او را ملاقات خواهى کرد).
آیات توبه مانند «یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوْبَهً نَّصُوحاً»(2)؛ (اى کسانى که ایمانآورده اید، به سوى خدابازگردید، بازگشتى خالص)، با توجّه به اینکه توبه در اصلبه معناى بازگشت است؛ و آیهشریفه «اِنَّا للهِِ وَاِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ»(3)؛ (ما از آنِ خداهستیم و بسوى او باز می گردیم).
در واقع روح انسان همانند غواصى است که به عالم ماده آمده و همراه جسم مادّى شده، تا در اعماق دریاى این جهان فرو رود و گوهرهاى گرانبهایى را از آنجا با خود حمل کرده و بیرون آورد. غواصان، گاه جسم سنگینى را به پاى خود می بندند تا آنها را به عمق دریا فرو برد هنگامی که کاوشهاى خود را انجام دادند، آن جسم را از پاى خود گشوده و به سطح آب باز می گردند. خوشبخت و سعادتمند کسانى که بدانند گوهرهاى گرانبها کجاست.
هدف از این سیر و سلوک الى اللهکه با خودسازى و تهذیب نفس و توبه و انابه و ریاضات مشروع شروع می شود، همان عبور از نفس اماره به سوى نفس لوامه و از آنجا به سوى نفس مطمئنه و رسیدن به مقام پرافتخار راضیه مرضیه است. عبورى که در نهایت به مکاشفاتى منتهى می شود و پرده ها از برابر چشم انسان برداشته می گردد و همان گونه که پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) درباره جوان سعادتمندى که صبحگاهان در صف نمازجماعتبا آن حضرت ملاقات کرد و آثار عبادت شبانه در او نمایان بود، فرمود: «هذا عَبْدٌ نَوَّرَ اللهُ قَلْبَهُ بِالاِْیمانِ»(4)؛ (این بنده اى است که خداوند قلبش را با ایمانروشن ساخت).
عارفان اسلامی و رهروان این راه هر کدام مقامات و مراحلى را براى این سیر و سلوک قائل شده اند که با یکدیگر متفاوت است و بسیارى معتقدند این مراحل را از آیات قرآنى و روایات معصومین(علیهم السلام) اخذ کرده اند. بعضى از آنها برنامه روزانه سالکان الى اللهرا در چهار چیز خلاصه کرده اند: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاقبه یا مواخذه. به این ترتیب سالک، صبحگاهان با نفس خویش شرط می کند که کمترین قدمی براى رضاى غیر خدابرندارد، سپس در تمام طول روز مراقب اعمال خویش است و شامگاهان به حسابرسى می پردازد و اگر خلافى از او صادر شده بود، نفس خویش را از طریق منع از مشتهیات و خواسته ها عقوبت می کند. در رساله سیر و سلوک که منسوب به فقیه بزرگوار مرحوم علاّمه «بحرالعلوم» است، منزلگاهها و مقامات دوازده گانه اى براى این برنامه ذکر شده، که بعد از پیمودن آن منزلگاهها انسان وارد عالم خلوص می شود و مصداق «بَلْ اَحْیَآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»(5) می گردد. در این رساله آداب بیست و پنج گانه اى براى رسیدن این مقصد ذکر شده است.(6)
متاسّفانه این مسئله مورد سوء استفاده فراوانى ـ مخصوصاً در عصر ما ـ واقع شده است و صوفیان که همه گرفتار انحرافاتى در اعتقاد و عمل هستند این موضوع را دستاویز خود قرار داده و همگى خود را سالکان الى اللهمی پندارند، در حالى که غالباً مصداق این آیات می باشند: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاَْخْسَرِینَ اَعْمَالا * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِى الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»(7)؛ (بگو آیا به شما خبردهم که زیانکارترین مردم در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا نابود شده، با این حال می پندارند کار نیک انجام می دهند). ولى در این میان افرادى هستند که همواره در سایه کتاب و سنّت گام بر می دارند و از مسیر قرآنو گفتار معصومان خارج نمی شوند، آنها سالکان واقعى و پویندگان راه حقند.
امیرمومنان على(علیه السلام) که امام العارفین است در خطبه220 نهج البلاغهاساس پویش راه حق را احیاى عقل و اماته نفس و اصلاح اخلاقبرشمرده است و آثار سه گانه مهمّ این پویندگى را به طرز بسیار زیبا و گویایى بیان فرموده است.(8)
پی نوشت:
(1). قرآن کریم؛ سوره انشقاق، آیه 6.
(2). همان، سوره تحریم، آیه 8.
(3). همان، سوره بقره، آیه 156.
(4). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1407 ق، چاپ چهارم، ج 2، ص 53، باب (حقیقه الإیمان و الیقین)؛ المحاسن، برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدین، دار الکتب الإسلامیه، قم، 1371 ق، چاپ دوم، ج 1، ص 251، باب (الیقین و الصبر فی الدین)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 67، ص 159، باب 52 (الیقین و الصبر على الشدائد فی الدین).
(5). همان، سوره آل عمران، آیه 169.
(6). عصاره و فشرده این رساله و همچنین روشهاى دیگرى را که بعضى از بزرگان عرفانى عصر ما گفته اند را در کتاب اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 1،