در آیه39 سوره«یس» می خوانیم: (ما براى ماه منزلهائى قرار دادیم، و به هنگامی که این منزلها را طى کرد، سرانجام به صورت شاخه کهنه قوسى شکل، زرد رنگ خرما، در می آید)! «وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیم».
منظور از «مَنازِلَ» همان منزلگاه هاى بیست و هشتگانه اى است که ماه قبل از «محاق» و تاریکى مطلق، طى می کند؛ زیرا هنگامی که ماه، سى روز تمام باشد، تا شب بیست و هشتم در آسمان قابل رویت است، ولى در شب بیست و هشتم به صورت هلال بسیار باریک زرد رنگ، کم نور و کم فروغ در می آید، و در دو شب باقیمانده قابل رویت نیست که آن را «محاق» می نامند، البته در ماههائى که بیست و نه روز است، تا شب بیست و هفتم معمولاً ماه در آسمان دیده می شود، و دو شب باقیمانده «محاق» است.
این منزلگاه ها کاملاً دقیق و حساب شده است، به طورى که منجمان از صدها سال قبل، می توانند طبق محاسبات دقیقى که دارند، آن را پیش بینى کنند!
این نظام عجیب به زندگى انسانها نظم می بخشد، و یک تقویم طبیعى آسمانى است که با سواد و بى سواد، توانائى خواندن آن را دارد، به طورى که اگر انسان کمی دقت و ممارست در وضع ماه، در شبهاى مختلف کند، می تواند با نگاه کردن وضع آن، دقیقاً و یا تقریبا بداند آن شب، کدام شب از ماه است [و ما این امر را آزموده ایم].
زیرا در آغاز ماه، نوک هاى هلال رو به طرف بالا است، و تدریجاً بر حجم ماه افزوده می شود تا هفتم که نیمی از دایره کامل ماه آشکار می شود، و باز بر آن افزوده می شود، تا چهاردهم که به صورت بدرکامل در می آید.
از آن به بعد، از سمت پائین ماه کم می شود، تا بیست و یکم که باز، به صورت نیم دایره در می آید، همچنین از آن کاسته می شود تا شب بیست و هشتم که به صورت هلال ضعیفِ کم رنگى در می آید که نوکهاى آن رو به طرف پائین است.
آرى، اساس زندگى انسانها را نظم، تشکیل می دهد، و نظم، بدون تعیین دقیق زمان، امکان پذیر نیست، و خداوند این تقویم دقیق ماهانه و سالانه را در آسمان براى همین هدف قرار داده است.
و از همین جا مفهوم تعبیر لطیف «کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ» روشن می شود.
زیرا «عُرْجُون»، به طورى که غالب مفسران و ارباب لغت گفته اند، آن قسمت از خوشه خرماست که به درخت، اتصال دارد.(1)
توضیح این که: خرما به صورت خوشه، بر درخت ظاهر می شود، پایه این خوشه، به صورت چوب قوسى شکل زرد رنگى است که به درخت متصل است و نوک آن مانند جارو است، و دانه هاى خرما همچون دانه هاى انگور به نخهاى آن متصل اند، هنگامی که خوشه «نخل» را می برند آن پایه قوسى شکل، بر درخت باقى می ماند که وقتى می خشکد و پژمرده می شود، کاملاً به هلال قبل از محاق، می ماند؛ زیرا همان گونه که هلال آخر ماه، که در جانب مشرق آسمان، نزدیک صبحگاهان ظاهر می شود، خمیده، پژمرده، زرد رنگ، و نوکهاى آن رو به پائین است، «عرجون قدیم» نیز همین گونه است.
در حقیقت، این شباهت در جهات مختلف ظاهر می شود:
از نظر هلالى بودن چوب خوشه خرما، از نظر زرد رنگ بودن، از نظر پژمردگى، از نظر تمایل نوک قوس آن به طرف پائین، و از نظر قرار گرفتن در میان توده سبز رنگ شاخه هاى درخت «نخل» که بى شباهت به قرار گرفتن هلال آخرین شب، در میان آسمان تیره رنگ نیست.
و توصیف آن به «قدیم» اشاره به کهنگى آن است؛ زیرا هر قدر این شاخه ها کهنه تر می شود، باریکتر، پژمرده تر، و زرد رنگ تر، می شود و شباهت بیشترى به هلال آخر ماه، پیدا می کند، سبحان اللّه که در یک تعبیر کوتاه چه ظرافتها و چه زیبائیها نهفته شده است؟!(1)