زندگینامه امام رضا علیه السلام
علی بن موسی علیهالسلام (۱۴۸–۲۰۳ه.ق.) که در بین شیعیان به امام رضا علیه السلام شهرت دارد، هشتمین امام شیعه اثنی عشری است. کنیه آن حضرت، ابوالحسن و مشهورترین لقبش، «رضا» است. مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که همزمان بود با سالهای پایانی خلافت هارون الرشید، خلافت امین (چهار سال)و 5 سال اول خلافت مأمون عباسی.[۱]
امام رضا(ع) در شهر مدینه به دنیا آمد و مأمون او را به اجبار به خراسان آورد و به اکراه، ولیعهد خویش کرد. مرقد آن حضرت هم اکنون در شهر مشهد قرار دارد و سالانه زیارتگاه میلیونها مسلمان از کشورهای مختلف است.[۲]
زندگینامه
امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام در سال 148 هـ.ق در مدینه منوره به دنیا آمد. پدر ایشان امام موسیکاظم علیهالسلام و مادرشان بانویی به نام «نجمه» یا «تکتم»[۳] است.
کنیه آن حضرت را ابوالحسن خواندهاند و القاب آن حضرت عبارت است از رضا، صابر، رضى و وفى که مشهورترین آنها رضاست. مدت امامت ایشان 20 سال بوده است. روز آخر ماه صفر سال 203 هـ.ق در شهر طوس بدست مامون عباسی به شهادت رسیدند.
اوضاع سیاسی و ولایت عهدی
طول مدت امامت حضرت امام رضا علیهالسلام مقارن بود با ادامهی حکومت هارون الرشید، خلع شدن امین از سلطنت و خلافت مامون. مامون نخست پیشنهاد خلافت به امام علیهالسلام کرد ولى امام شدیداً از پذیرفتن آن خوددارى نمود. سپس ولیعهدى خویشتن را به ایشان پیشنهاد کرد. در اینجا نیز امام می دانست که منظور تامین هدفهاى شخصى مامون است، لذا دوباره امتناع ورزید ولى اصرار و تهدیدهاى مامون چندان اوج گرفت که به تصریح یا کنایه امام را به قتل تهدید کرد ولى امام باز هم زیر بار نرفت. تا سرانجام از هر سو زیر فشار قرار گرفت؛ آنگاه با نهایت اکراه مقام ولیعهدى را پذیرفت.
امام رضا علیهالسلام مقام ولیعهدی را پذیرفت مشروط بر این که در هیچ یک از امور حکومت دخالتی نکند و مسئولیتی به حضرتش محول نگردد و در شهر اقامت گزیند. امام رضا علیهالسلام ولیعهدى مامون را پذیرفت اما به این حقیقت پى برده بود که در صورت امتناع، بهایى را که باید بپردازد تنها جان خودش نمی باشد، بلکه علویان و دوستدارانشان همه در معرض خطر واقع می شوند.
اگر بر امام جایز بود که در آن شرایط، جان خویشتن را به خطر بیفکند ولى در مورد دوستداران و شیعیان خود و یا سایر علویان هرگز به خود حق نمی داد که جان آنان را نیز به مخاطره دراندازد. علاوه بر این نیل به مقام ولیعهدى یک اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار می رفت دایر بر این مطلب که علویان نیز در حکومت سهم شایسته اى دارند.
اوضاع علمی زمان امام رضا علیهالسلام
در قرن دوم هـ.ق که امام رضا علیهالسلام میزیستند، مراکز علمی رو به فزونی گذاشت. مدارس مختلف در همه علوم و به همه زبانها و میان همه گروهها پا گرفت. مدارس از جویندگان دانش در سطوح مختلف علمی و دین پر شد. به خصوص در زمان هارون الرشید و مأمون و در زمان امامت امام جعفرصادق علیهالسلام و امام موسی کاظم علیهالسلام و امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام.
حضرت امام رضا علیهالسلام در زمان منصور به دنیا آمدند و در زمان خلافت مهدی، هادی، هارون الرشید و مأمون زندگی کردند و این زمانی بود که فرهنگ و فکر اسلامی به خوبی پایه گرفته بود و در آن زمان مؤسسین مذاهب فقهی مختلفی نیز زندگی میکردند. مامون دانشمندان دیگر ادیان را جمع می کرد و آنگاه امام رضا علیهالسلام را نیز احضار می کرد. آنان از امام پرسش می کردند و آن حضرت یکى پس از دیگرى آنان را در مباحثات علمی شکست می داد.
امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام پناه اهل فکر و معرفت بودند و با علمای فلسفه به مناظره و بحث میپرداختند و در حالی که اهل فقه و شرع را هدایت و توجیه میکردند به محور آنها تبدیل شده بودند.
اخلاق امام رضا علیهالسلام
از ابراهیم بن عباس نقل شده است که گفت: «هیچ کس را فاضل تر از ابوالحسن رضا علیهالسلام ندیده و نشنیده ام. از او چیزهایى دیده ام که از هیچ کس ندیدم: هرگز ندیدم با سخن گفتن به کسى جفا کند؛ ندیدم کلام کسى را قطع کند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود؛ هیچگاه حاجتى را که می توانست برآورده سازد، رد نمی کرد؛ هرگز پاهایش را پیش روى کسى که نشسته بود دراز نمی کرد؛ ندیدم به یکى از دوستان یا خادمانش دشنام دهد؛ هرگز ندیدم در خنده اش قهقهه بزند بلکه خنده او تبسم بود؛ چنان بود که اگر تنها بود و غذا برایش می آوردند، غلامان و خدمتگزاران و حتى دربان و نگهبان را بر سفره خویش می نشانید و با آنها غذا می خورد؛ شبها کم می خوابید و بسیار روزه می گرفت؛ سه روز، روزه در هر ماه را از دست نمی داد و می فرمود: این سه روز برابر با روزه یک عمر است؛ بسیار صدقه پنهانى می داد».
ایشان از عابدترین مردم در زمان خود و بالاترین آنها در پارسایی و تقوی بود، تا جایی که دشمنان آن حضرت هم بدان معترف بودند و نمیتوانستند آن را انکار کنند.
احادیثی از امام رضا علیهالسلام
«لایستَکمِلُ عَبدٌ حقیقهَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَهِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا؛ هیچ بندهاى حقیقت ایمانش را کامل نمیکند مگر این که در او سه خصلت باشد: دینشناسى، تدبر نیکو در زندگى و شکیبایى در مصیبتها و بلاها».[۴]
«وَقِّرُوا کِبارَکُم وَارحَمُوا صِغارَکُم وَصِلُوا اَرحامَکُم؛ به بزرگترهایتان احترام بگذارید و با کوچکترها مهربان باشید و صله رحم نمایید».[۵]
«مَنْ کَانَ مِنَّا وَلَمْ یُطِعِ اللهَ فَلَیْسَ مِنَّا؛ هر کس خودش را با ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست».[۶]
«اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَالْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَالْاَخُ الشَّقِیقُ؛ امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است».[۷]
«اِیَّاکُمْ وَالْحِرْصَ وَالْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَهَ؛ از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو امتهای گذشته را نابود کرده است».[۸]
«یَا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوااللهَ فِی نِعَمِ اللهِ عَلَیْکُمْ فَلاتُنْفِرُوهَا عَنْکُمْ بِمَعَاصِیهِ؛ ای مردم تقوا را دربارهی نعمتهای الهی را رعایت کنید و نعمتها را به گناه و معصیت از خود مرانید».[۹]
پی نوشت ها:
الطبرسی، ج۲، ۱۴۱۷ه.ق.، صص۴۱-۴۲.
ویکی شیعه، مدخل امام رضا علیه السلام
دربارهی نام مادر امام رضا علیهالسلام گفته شده است که: مادر آن حضرت کنیزى بود که خیزران مرسى نام داشت. برخى نام وى را شقراء نوبیه، ذکر کرده اند که اروى اسم او و شقراء لقب وى بوده است. همچنین آمده است که نام ایشان نجمه بوده و به وى امالبنین می گفتند.
بحارالانوار، ج 78، ص 339، ح 1.
عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 265.
سفینه البحار، ص 98.
مسند الامام الرضا علیهالسلام، ج 1، ص 69.
بحارالانوار، ج 75، ص 346.
عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 169.
منابع:
(1). زندگی سیاسی هشتمین امام، جعفر مرتضی حسینی، ترجمه خلیل خلیلیان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373.
(2). سرچشمه دانش، عبدالکریم پاکنیا، مبلغان، ش 25، بهمن 1380.
(3). سیره معصومان، سید محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، سروش، تهران، 1374.
(4). گوشهای از زندگانی امام رضا علیهالسلام، علی شریعتی، گلستان قرآن، ش 106، 1380.
(5). ویکی شیعه، مدخل امام رضا علیه السلام