چون دعا نیز نوعی عبادت است لذا مانند دیگر عبادت ها دارای شرایط مثبت و منفی است که با رعایت آنها، عامل تقرّب بوده و مستجاب خواهد شد. معنای ” استجابت دعا ” این نیست که دعا فوراً مستجاب شده و آثار آن سریعاً ظاهر گردد؛ لذا گاهی اثر اجابت بعد از چهل سال ظاهر میشود و یا اینکه خداوند عوض آن دعا را در آخرت به چند برابر عطا میکند بطوری که دعاکننده با مشاهده آن آرزو میکند، ای کاش هیچ دعا و حاجتی از من در دنیا مستجاب نمیشد.
معنای دعا و ضرورت آن از نظر قرآن :
بطور گذرا به معنای دعا و ضرورت آن از نظر قرآن، اشاره میشود. مسأله ی ضرورت و انجام دعا نه تنها در دین اسلام امری قطعی و مسلم است، بلکه در ادیان انبیای گذشته و نزد پیامبران سلف نیز مسأله ی دعا یک امر حتمی بوده و پیشوایان الهی این مطلب را به مردم گفته و آموخته اند، افزون بر این خودشان در موارد متعددی دعا کرده اند، که از جمله ی آن موارد دعای حضرت ابراهیم علیه السلام و استجابت آن است که در سوره ی ابراهیم علیه السلام، آیه ی 37 ذکر گردیده است،[1] و نیز دعای حضرت موسی علیه السلام [2] و پیامبران دیگر بیان شده است. خداوند در آیات متعددی بندگان را به دعا دعوت نموده است، از جمله در آیات “بقره، 186” و آیه ی “غافر، 60”.
معنای لغوی و اصطلاحی “دعا”: “دعا” به معنای خواندن و حاجت خواستن و استمداد است، و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است.[3]
دعا در اصطلاح، خواستن حاجت از خدای متعال است. واژه ی دعا و دیگر مشتقات آن در قرآن مجید تقریباً در 13 معنا بکار رفته است که از جمله ی آنها، خواندن، دعا کردن، خواستن از خداوند، ندا دادن، صدا زدن، دعوت کردن به چیزی یا بسوی کسی، استغاثه و یاری خواستن؛ عبادت کردن و… می باشد.[4]
از برخی آیات و نیز روایات اسلامی استفاده میشود که دعا نوعی عبادت و پرستش خداست. افزون بر این، در برخی تعابیر روایی آمده است که “الدّعا مخّ العباده”، از اینرو دعا نیز مانند دیگر عبادات دارای شرایط مثبت و منفی می باشد، به سخن دیگر، برای آنکه دعا بطور صحیح و کامل انجام شود و مورد تقرّب و استجابت قرار گیرد باید دعا کننده شرایطی و آدابی را تحصیل کند و از موانعی دوری و اجتناب نماید. توجه به این مسأله است که علت عدم استجابت برخی دعاها روشن میشود، چرا که خداوند، حکیم و علیم است و تمام کارهای او از روی حکمت و مصلحت می باشد و قبولی دعا نیز وابسته ی به مصلحت است و وعده ی قبول نیز مشروط به مصلحت خواهد بود. اگر شخص کریمی اعلام نماید که هر کس از من چیزی بخواهد عطا خواهم کرد و شخصی بیاید و چیزی که برای او ضرر دارد، بلکه هلاکت او را در پی دارد طلب نماید به خیال اینکه برای او نافع است، در چنین وضعیتی، عطا نکردن مناسب تر است برای آن شخص کریم. بلکه عطا کردن، جور و ظلم است. و اکثر خواهش های بندگان موجب نقص و ضرر ایشان است در حالیکه خودشان نمی دانند.[5]
رفت طغیان آب از چشمش گشاد // آب چشمش زرع دین را آب داد
ای بسا مخلص که نالد در دعا // تا رود دود خلوصش بر سما
تا رود بالای این سقف برین // بوی مجمر از انین المذنبین
پس ملایک با خدا نالند زار // کای مجیب هر دعا وی مستجار
بنده مؤمن تضرع میکند // او نمی داند بجز تو مستند
تو عطا بیگانگان را می دهی // از تو دارد آرزو هر منتهی
حق بفرماید که نز خواری اوست // عین تأخیر عطا یاری اوست[6]
در حدیث قدسی آمده است: برخی از بندگانم، اصلاح نمی شوند و ایمانشان را حفظ نمیکند مگر غنا و ثروت به گونه ای که اگر وضع دیگری برای آنها رخ دهد، نابودی آنها را به دنبال دارد و برخی دیگر، فقر و تنگدستی به صلاح آنهاست و اگر غیر از آن برایشان مقدّر شود، عامل هلاکت برای آنها خواهد بود.[7] در اینجا ممکن است شبهه ای به ذهن خطور کند که: خداوند مصلحت ما را بهتر می داند و آنچه بخواهد مقدّر میکند و قطعاً واقع خواهد شد و دیگر نیازی نیست که من دعا کنم و از خدا بخواهم؟ در جواب به این مقدار اکتفا میشود که: تحقق برخی مقدرّات الهی با دعای بنده و مشروط به دعا کردن است، بدین معنا که اگر بنده دعا کند و بخواهد، مصلحت الهی به عطا کردن تعلق می گیرد و اگر دعا نکند مصلحتی در کار نیست و برای او مقدور نمیشود.[8]
از اینرو، خداوند دعاهایی را که بر خلاف نظام احسن عالم و قضای قطعی او باشد رد میکند و مستجاب نمی گرداند. مثلاً کسی از خدا بخواهد که همیشه زنده بماند و هرگز نمیرد، زیرا این دعا با قضای الهی که در سوره آل عمران، آیه ی 185 آمده منافات دارد. (کل نفس ذائقه الموت) و یا اینکه از خدا بخواهد که او را هرگز محتاج هیچکدام از مخلوقین نکند، هرگز مستجاب نمیشود. در روایت آمده، علی علیه السلام شنید که مردی برای دوستش دعا میکند و می گوید: خداوند برایت ناملایم و مکروهی را پیش نیاورد و روا مدارد، علی علیه السلام فرمود: تو مرگ دوستت را از خداوند خواستی[9]؛ یعنی در واقع تا انسان زنده است، طبق نظام طبیعت و عالم آفرینش در معرض ناملایمات و بلایاست مگر اینکه در دنیا نباشد.
در زمینه ی عدم استجابت دعا ، علامه مجلسی رحمه الله در توجیه و تفسیر روایتی، وجوهی را به عنوان جواب ذکر نموده است:
وجه اول: وعده الهی به استجابت دعا ، مشروط است به مشیت و خواسته ی الهی یعنی اگر بخواهد و مشیت او تعلق گیرد، مستجاب میکند به دلیل قول خداوند: “… فیکشف ما تدعون الیه إن شاءَ الله…”[10] ؛ و اگر بخواهد رنج و بلا را از شما دور می گرداند…
وجه دوم: مقصود از اجابت در روایت، لازمه ی آن است و آن شنیدن و مورد عنایت قرار دادن دعاست زیرا خداوند دعای مؤمن را الآن اجابت میکند و لیکن بخشیدن مطلوب او را به تأخیر می اندازد تا به دعایش ادامه دهد و خداوند صدای محبوبش را بشنود.
آن یکی اللَّه می گفتی شبی // تا که شیرین می شد از ذکرش لبی
گفت شیطان آخر ای بسیار گو // این همه اللَّه را لبیک گو
گفت لبیکم نمی آید جواب // ز آن همی ترسم که باشم ردّ باب
گفت آن اللَّه تو لبیک ماست // و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
حیله ها و چاره جوییهای تو // جذب ما بود و گشاد این پای تو
ترس و عشق تو کمند لطف ماست // زیر هر یا رب تو لبیکهاست[11]
وجه سوم: خداوند اجابت را مشروط نموده است به موردی که به صلاح بنده بوده و خیر دعاکننده در آن باشد، زیرا خداوند حکیم است و هرگز آنچه را که باعث مصلحت و سعادت بندگان باشد، به خاطر خواسته های غیرمفید، ترک نمیکند. پس روشن شد که باید چنین وعده هایی را از جانب شخص حکیم، مشروط و منوط به مصلحت بدانیم.[12]
در کتاب اصول کافی چهار معنا برای اجابت[ استجابت دعا ] بیان شده که عبارتند از:
1. خداوند مطلوبِ دعاکننده را فوراً عطا میکند.
2. خداوند درخواست او را اجابت میکند و می پذیرد ولی به خاطر اینکه دوست دارد صدای او را بشنود، مطلوب او را تا مدتی تأخیر می اندازد.
3. دعای او را می پذیرد و مستجاب میکند ولی اثرش، پاک کردن و کفاره ی گناهان او قرار می گیرد.
4. دعایش را می پذیرد و آن را، ذخیره و توشه قرار می دهد برای آخرت.[13]
از مطالب فوق استفاده میشود که معنای اجابت دعا یا استجابت دعا این نیست که دعا فوراً مستجاب شود و آثار آن سریعاً ظاهر گردد و دعاکننده به مطلوب خود برسد چرا که در آیه ی 89 از سوره ی “یونس” یادآور میشود که خداوند دعای موسی علیه السلام را مستجاب نمود، و به خاطر مصالحی اثر آن را که نابودی فرعون بود بعد از چهل سال ظاهر و آشکار گردانید.
و گاهی اثر اجابت دعا ( استجابت دعا ) اینگونه ظاهر میشود که خداوند چند برابر خواسته ی دعاکننده را در آخرت به او می دهد – به کسی که صلاح خود را نمی دانسته – بطوری که وقتی در آخرت عوض مطلوب و خواسته ی خود را مشاهده میکند، تمنا میکند که ای کاش هیچ حاجتی از من در دنیا مستجاب نمی شد. (تصدیق میکند که دعایش بطور کامل مستجاب شده است).[14]
شرایط حتمی استجابت دعا
شرایط و آداب دعا و دعا کننده :
تاکنون به معنای دعا و اهمیت و شرایط آن اشاره شد و گفته شد که چرا برخی از دعاها مستجاب نمیشود و اینکه مقصود از اجابت دعا چیست، هم اکنون جای پاسخ به سؤال مذکور است که در چه شرایطی دعا مستجاب میگردد؟ دانشمندان و مفسران اسلامی با استفاده از آیات الهی و روایات معصومین علیهم السلام شرایط و آدابی را برای دعا و دعا کننده بر شمرده اند که با رعایت آنها، دعا مؤثر واقع شده و مستجاب خواهد گردید.
در کتاب “دعاها و تهلیلات قرآن” به هفده شرط و آداب دعا اشاره شده است، مانند: معرفت و شناسایی خداوند، هماهنگی بین قلب و زبان دعا کننده، انجام واجبات و ترک محرمات، استغفار از گناهان و صلوات بر محمد و آل محمد و… می باشد.[15] و نیز مرحوم فیض کاشانی در محجه البیضاء ده شرط را نام برده است؛ و نیز ده شرط دیگر را از کتاب “عدّه الداعی” (علامّه حلی رحمه الله) نقل کرده است که برخی از آن شرایط عبارتند از: تصمیم در دعا، اجتماع در دعا، اقبال با قلب بسوی خدا، عدم اعتماد بر غیر خدا در حوایج خود و…[16]
در مورد روایات مربوط به استجابت قطعی دعا تعابیری بکار رفته است که ذکر آن خالی از فائده نیست. امام صادق علیه السلام می فرماید: “همیشه دعاها در پشت پرده است؛ یعنی نمی تواند آزادانه به پیشگاه الهی راه پیدا کند تا وقتی که مشتمل بر درود بر پیغمبر باشد.[17]
از امام صادق علیه السلام در روایت دیگری نقل شده که فرمودند: هر گاه کسی از شما خواست دعا کند ابتدا درود بر پیامبر بفرستد زیرا درود بر پیامبر مقبول الهی واقع میشود و خداوند این طور نیست که بعضی از دعا را بپذیرد و بخش دیگر آن را رد کند.[18] و در روایت دیگر فرموده است: “علاوه بر آنکه در آغاز، صلوات بفرستد، در پایان دعا بر محمد و آل محمد [صلی الله علیه وآله] درود بفرستد.”[19]
امام مجتبی علیه السلام می فرماید: اگر کسی مواظب قلبش باشد تا وسوسه ها و خاطراتی که مورد رضای خدا نیست در آن خطور نکند، من ضامنم که او مستجاب الدّعوه باشد.[20]
امام صادق علیه السلام فرموده: “قطع امید از غیر خدا کنید تا دلتان به هیچ قدرتی جز خدا تکیه نکند، آنگاه دعا کنید، یقیناً آن مستجاب است”[21].
نیز روایت شده که: مظلومی که هیچ پناهگاهی جز خدا ندارد، دعای او یقیناً مستجاب است.[22]
بنابراین اگر دعا به زبان استعداد شد، دست رد به سینه ی سائل نمی خورد و دعایش پذیرفته خواهد شد. زیرا فاعل و کسی که خواسته را، برآورده میکند، تمام و فوق تمام است و فیض آن حضرت، کامل و فوق کمال است و اگر فیض، ظهور ندارد و افاضه نمیشود، از ناحیه ی نقصانِ استعداد است؛ پس اگر پذیرنده، استعداد پذیرش فیض را داشته باشد، فیض الهی از خزینه هایی که پایان ندارد و کمبودی در آنها ایجاد نمیشود و از معادن فیضی که غیرمتناهی است و نقصان پذیر نیست، بر او افاضه خواهد شد.[23] از اینرو گفته شده که امور به سه قسم است؛
اول، آن است که بدون دعا مصلحت در عطای آن خواهد بود، در این صورت چه دعا کنند و چه نکنند، خداوند کرامت خواهد نمود.
دوم، آن است که با دعا نیز مصلحت نمی باشد. در این صورت دعا هم بکنند، عطا نخواهد کرد.
سوم، با دعا کردن مصلحت در عطای آن است و بی دعا، مصلحت نیست، در این صورت عطای آن مشروط به دعا است و چون انسان از تشخیص صلاح و فساد همه ی امور عاجز است باید از دعا کوتاهی نکند، و اگر مستجاب نشد مأیوس نگردد و بداند که صلاح نبوده است.
گذشته از اینها، چنانکه قبلاً اشاره شد، دعا، عبادت است بلکه از بهترین عبادت هاست که موجب تقرّب به حضرت حق است که خودْ (تقرب) از بهترین فواید هر عبادت محسوب میگردد.[24] وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومین علیهم السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد؛ برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ داده است، دستی که بسوی خدا دراز شود یقیناً خالی بر نمیگردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است لذا خوب است آن را بصورت یا به سر بکشید.[25]
ای یکدله ی صد دله، دل یکدله کن // مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک روز به اخلاص بیا بر در ما // گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن[26]
شرایط حتمی استجابت دعا
خلاصه مباحث واژه دعا و استجابت دعا :
واژه ی “دعا” به معنای خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است. دعا در اصطلاح، “خواستن حاجت از خدای متعال” است. واژه دعا و مشتقات آن در قرآن کریم تقریباً در 13 معنا بکار رفته است.
چون دعا نیز نوعی عبادت است لذا مانند دیگر عبادت ها دارای شرایط مثبت و منفی است که با رعایت آنها، عامل تقرّب بوده و مستجاب خواهد شد. معنای ” استجابت دعا ” این نیست که دعا فوراً مستجاب شده و آثار آن سریعاً ظاهر گردد؛ لذا گاهی اثر اجابت بعد از چهل سال ظاهر میشود و یا اینکه خداوند عوض آن دعا را در آخرت به چند برابر عطا میکند بطوری که دعاکننده با مشاهده ی آن آرزو میکند، ای کاش هیچ دعا و حاجتی از من در دنیا مستجاب نمی شد.
دانشمندان اسلامی با استفاده از آیات قرآنی و روایات معصومین علیهم السلام برای دعا آداب و شروطی را ذکر کرده اند که اگر رعایت شود دعا حتماً مستجاب خواهد شد از جمله آن شرایط که مرحوم فیض ذکر نموده؛ ده شرط است و از کتاب “عده الداعی” نیز ده شرط دیگر را نقل نموده است. صاحب کتاب “دعاها و تهلیلات قرآن” هفده شرط را متذکر شده است.
با توجه به تعابیری که در روایات مختلف بکار رفته، می توان شرایطی را که بطور حتم در اجابت دعا نقش دارند، نام برد مانند: دعا نباید بر خلاف نظام احسن عالم و قضای قطعی الهی باشد وگرنه رد شده و مستجاب نمیشود؛ دعا باید مسبوق و مختوم به صلوات بر پیامبر و آل او (علیهم السلام) باشد؛ دعا کننده باید معرفت و شناخت کامل قلبی نسبت به خدا داشته باشد؛ تنها امیدش به خدا باشد و بر غیر او تکیه نداشته باشد؛ حالت اخلاص و اضطرار در او باشد؛ زبان و قلبش با هم هماهنگ باشند؛ اتیان واجبات و ترک محرمات نموده و طلب استغفار از گناهان خود کند؛ اصرار بر دعا کند و با یقین از خدا بخواهد و مأیوس نباشد؛ و بگوید خدایا آن گونه که تو صلاح می دانی و به مصلحت من است انجام بده و یقین بداند که خداوند مستجاب خواهد کرد، اگرچه آثار آن بعداً ظاهر شود.
شرایط حتمی استجابت دعا
پی نوشت:
[1] فلسفی، محمد تقی، شرح دعای مکارم الاخلاق، ج 1، ص 2.
[2] طه، 25 – 28.
[3] قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، واژه ی دعا./ استجابت دعا
[4] دانشنامه ی قرآن و قرآن پژوهی به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، ج 1، ص 1054.
[5] سید محمد باقر شهیدی و هبه الدین شهرستانی، دعاها و تهلیلات قرآن، ص 43./ استجابت دعا
[6] مثنوی معنوی، مولوی، دفتر ششم، ابیات 4222 – 4216.
[7] ملاهادی سبزواری، شرح اسماء الحسنی، چاپ مکتبه بصیرتی قم، ص 32.
[8] برگرفته از محمد باقر شهیدی، دعاها و تهلیلات قرآن، ص 43./ استجابت دعا
[9] فلسفی، محمد تقی، شرح دعای مکارم الاخلاق، ج 1، ص 7.
[10] انعام، 41.
[11] مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات 190 – 189 و 197 – 194.
[12] محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج 12، صص 20 – 19، پاورقی.
[13] کلینی، الکافی، والروضه، ج 1، ص 330، پاورقی.
[14] مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول، ج 12، صص 5 – 1.
[15] شهیدی و شهرستانی، دعا و تهلیلات قرآن، ص 15./ استجابت دعا
[16] فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج 1، صص 380 – 301.
[17] کافی، ج 2، ص 491.
[18] امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 157.
[19] فلسفی، محمد تقی، شرح دعای مکارم الاخلاق، ج 1، ص 9.
[20] کافی، ج 2، ص 67، ح 11.
[21] بحارالانوار، ج 72، ص 107، ح 7.
[22] جوادی آملی، عبداللَّه، حکمت عبادات، صص 220 الی 234.
[23] امام خمینی رحمه الله، شرح دعای سحر، ترجمه سید احمد فهری، ص 38.
[24] محمد باقر شهیدی، رهبه الدین شهرستانی، دعاها و تهلیلات قرآن، ص 45./ استجابت دعا
[25] جوادی آملی، عبداللَّه، حکمت عبادات، ص 215.
[26] روان جاوید، ج 1، ص 296.