شرح دعای روز بیست و ششم ماه رمضان از آیت الله مجتهدی (ره)
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً
در این بخش از دعا می خوانیم، خدایا سعی و کوشش و تلاش ما در ماه رمضان را بپذیر! واژه «مشکوراً» به معنای «تشکرن کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است.
وی می افزاید: آدم زحمت می کشد و روزه می گیرد، گرسنه و تشنه می شود؛ اما غذا و آب نمی خورد و کم خوابی ماه رمضان را تحمل می کند و اگر خدا تلاش های ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است.
این استاد اخلاق می گوید: ما باید غصه بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یک غیبت می تواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت کنید 40 روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته می شود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته می شود. این روایت از معصوم (ع) در کتاب «غیبت» از آیت الله مجتهدی نوشته شده است.
وی ادامه داد: باید به خودمان بپردازیم و ببینیم که خودمان چه کار کرده ایم؛ آیا ما هیچ عیبی نداریم؟ گل بی عیب خداست و ممکن نیست که ما عیب نداشته باشیم. در روایت آمده که «چه می شود انسان را، یک خار کوچک را در چشم رفیقش می بیند؛ اما شاخه ای که در چشم خودش رفته را نمی بیند.»
آیت الله مجتهدی تهرانی تصریح می کند: این روایت کنایه از این است که انسان عیب های بزرگ خود را نمی بیند؛ اما عیب کوچک مردم را می بیند.
این عالم ربانی در ادامه اظهار می کند: این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را می بیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد.
وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً
در این فراز از دعای روز بیست وششم ماه رمضان خدا می خواهیم تا گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول کند! از خدا می خواهیم تا گناهانی که پیش از ماه رمضان انجام داده ایم را ببخشد؛ چون ماه رمضان، فصل درآمد معنوی و کسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس کشیدن در این ماه عبادت محسوب می شود.
آیت الله مجتهدی تهرانی تأکید می کند: در ماه رمضان این همه درآمد وجود دارد و آیا امکان ندارد با این همه درآمد کسب شده، انسان جان خودش را از گرو دربیاورد؟ پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه می فرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید».
وی ادامه می دهد: برخی هنگام نماز صبح نمی توانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسگری (ع) گفت که هرشب قصد می کنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمی شود. امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است.» دلیل اینکه کسی دلش می خواهد نماز شب بخواند اما نمی تواند، انجام گناه است و با استغفار می تواند آن را رفع کند.
این استاد بزرگ اخلاق و حوزه در ادامه سخنان خود درباره بیدار شدن در هنگام سحر و استفاده کردن از برکات آن تأکید و بیان کرد: شعری هست که می گوید «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد» هر کسی که هنگام سحر خواب است، نمی داند که کیست و باید خود را پیدا کند. حدیث از معصوم (ص) است که می فرماید، عجب است که مردم به دنبال گمشده خود هستند اما به دنبال خود نمی گردند.
وی می گوید: وضو بگیرید و شب در تاریکی صد بار از خودتان بپرسید که من که هستم؟ شاید خودتان را پیدا کنید. اگر خودت را پیدا کردی هوس نماز شب پیدا می کنی.
وعَیبی فیهِ مَسْتوراً
خدایا کاری کن تا عیب من مستور باشد و کسی از عیبم مطلع نباشد! خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشته تا کسی از گناهان ما اطلاع پیدا کند. حدیث است اگر گناه بو داشت دو نفر کنار هم نمی نشستند. اگر عیب آدم عیان می شد کسی جنازه کسی را دفن نمی کرد.
یا أسْمَعِ السّامعین
در پایان دعا می گویم ای خدایی که از همه شنونده ها تو شنواتری! خدا همه چیز را می شنود. اگر یواش هر حرف بزنیم خدا باز هم می شنود. حضرت موسی (ع) به خدا گفت که خدایا، اگر نزدیکی من یواش صحبت کنم و اگر دوری بلند صحبت کنم؛ خدا فرمود: «من همنشین کسی هستم که یاد من باشد.» خدا شنواترین است؛ پس می گوییم، ای خدایی که از همه شنوایان شنواتری، این دعاها را درباره ما مستجاب کن!
دعاهای استخراج شده: 1. زحمات روزه ما را بپذیر؛ 2. گناهان ما را بیامرز؛ 3. عمل مارا قبول کن؛ 4. عیب ما را بپوشان
شرح دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان از جواد محدثی
أَللّـهُمَّ اجْعَلْ سَعْیى فیهِ مَشْکُورا وَ ذَنْـبى فیـهِ مَغْـفُـوراً
وَ عَمَـلى فیـهِ مَقْـبُـولاً وَ عَیْـبى فیـهِ مَسْتُـوراً یا أَسْـمَعَ السّـامِعـینَ.
فرازهای این دعا عبارت است از:
تلاشهاى ثمربخش و مورد سپاس
«سعى مشکور» چیست؟
«سعى» چیست؟
«سعى» چه کسانى «مشکور» است؟
«عمل مقبول» کدام است؟
تلاشهاى ثمربخش و مورد سپاس
قرآن کریم می گوید:
«اى پیامبر! بگو: آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین افراد چه کسانى اند؟ آنانکه در زندگى دنیا، تلاششان گُم و نابود می شود و در عین حال، خیال می کنند که نیکو عمل می کنند…»[1]
گاهى انسان می رود، ولى نمی رسد، می جوید، لیکن نمی یابد،
عمل می کند، ولى بى نتیجه می ماند،
می دود، ولى دوندگیش بى اثر است.
زحمتِ بى پاداش، تلاش بى فایده، رنج بى گنج، و «سعى» بدون «شکر».
این، خسران است. زیانکار کسى است که در «بیراهه» حرکت کند، ولى فکر کند در «راه» است. رو به «تباهى» برود، ولى خیال کند رو به «رشد» است. «زیان» کند، ولى پندارد در حال «سود» بردن است. اینان، «اَخسرین»اند: زیانکارترین افراد…
ولى اگر عمل انسان، نتیجه بخش و مفید بود، و به هدف مورد نظر نزدیک می کرد، آنگاه، عمل از «خسران» بیرون آمده و «فایده» خواهد داشت.
«سعى مشکور» چیست؟
نیازمان این است که خدایا سعى ما را مشکور قرار بده.
«سعى» چیست؟
سعى، تلاش و فعالیّت پرشتاب و جدّى است.
همچنانکه رفت و آمد بین دو کوه صفا و مروه را در اعمال حجّ، «سعى» گویند. حاجى، سعى بین صفا و مروه می کند.
در قرآن کریم می خوانیم:
«اى مؤمنان! هرگاه که در روز جمعه، به نماز جمعه ندا دهند، پس بشتابید به سوى ذکر خدا و خرید و فروش را رها کنید.»[2]
می بینیم که به این حرکت پرشتاب به سوى میعادگاه نماز جمعه، و حضور در این مراسم سیاسى ـ عبادى، تعبیر «سعى» اطلاق شده است…
«فَاسعَوا اِلى ذِکرِاللّه ».
پس، تلاشى که از طرف خداوند، مورد پذیرش و قبول واقع شود و پروردگار به آن توجّه کند، و از ضایع شدن آن مانع گردد و نوعى سپاس، از تلاشگر به عمل آورده، پاداش نیکو بدهد چنین عملى «سعى مشکور» است.
امّا تلاش و سعى چه کسانى مورد «شُکران» و سپاس قرار می گیرد؟
«سعى» چه کسانى «مشکور» است؟
تلاش و عمل، خود به خود، برانگیزاننده پاداش و جزا و شکر و سپاس نیست. باید آمیزه هایى داشته باشد، از «خیر»، «خلوص»، «صدق» تا به عمل، رنگ خدایى بزند… ـ « صبغه اللّه »!…
قرآن، سعى چه کسانى را مشکور می داند؟
یک جا می گوید:
«هر کس «آخرت» را بجوید و بطلبد و براى آن تلاش و «سعى» شایسته کند و داراى «ایمان» هم باشد، چنین کسانى سعیشان «مشکور» است…»[3]
در جاى دیگر، پس از بیان عملکرد «ابرار» و پاداش هاى مفصّل آنان در بهشت و نعمتهاى گسترده آن جایگاه جاودانه، می گوید:
«تمام اینها «جزا»ى عمل است و «سعى» شما «مشکور» است!»[4]
و در جاى دیگرى:
«هرکه داراى «ایمان» باشد و «عمل صالح» کند، سعى او «کفران» نمی شود.»[5]
از مجموع این آیات، به دست می آید که سعى کسانى مشکور و مورد سپاس خداوند و قدردانى مردم قرار می گیرد که:
1 ـ «ایمان» داشته باشند.
2 ـ «عمل صالح» کنند.
3 ـ «آخرت طلب» باشند.
4 ـ از نیکان و «ابرار» به حساب آیند.
در نتیجه، دعا و طلب از خدا، مبنى بر مشکور بودن «سعى» در این روز و این ماه، ایمان و عمل صالح و آخرت گرایى و نیکوکارى می طلبد.
در مقابل این مشکور بودن سعى، گم شدن نتیجه تلاش و بى اثر بودن زحمات است و این، کیفر و فرجام زیانکارانى است که کوشش آنان در باتلاقى از «ریا» و مردابى از «کبر» و گردابى از «غرور» فرو می رود و منجرّ به بى نتیجه شدن عملها در دنیا و آخرت، نزد خالق و خلق می گردد.
«عمل مقبول» کدام است؟
گفتیم صِرف عمل، ملاک نیست، بلکه پذیرفته شدن در پیشگاه خداوند، میزان است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
در دعاى امروز هم خواسته ایم خداوند، عملمان را «مقبول» قرار دهد.
باز از قرآن کریم استمداد بجوییم، در فهم معنا و مورد «عمل مقبول»:
یک جا از کار زن عمران یاد نیکو می کند که وقتى «مریم» را به دنیا آورد و آن را به خدا سپرد و براى محافظت از گزند شیطان، در پناه پروردگار قرار داد، خداوند هم «قبول» کرد و به بهترین وجهى این فرزند را در مسیر رویش و رشد و تعالى قرار داد و سرپرستى همچون «زکریّا» براى آن مقرّر فرمود.[6]
در آیه اى دیگر، سخن از کسانى است که طبق سفارش و توصیه خداوند، به پدر و مادر خویش، نیکى می کنند و در سنّ چهل سالگى، از خداوند توفیق شکرگزارى نسبت به نعمتهاى الهى می طلبند و از خداوند می خواهند که عملى انجام دهند که رضایت حق در آن است و به صلاح و اصلاح نسل و ذرّیه خود می انجامد و چنین کسانى اهل «توبه» و «تسلیم»اند.
پس از ذکر این مطالب، خداوند می فرماید:
«اینانند کسانى که بهترین اعمالشان را می پذیریم و از خطاها و سیّئات آنان در می گذریم و طبق وعده راست خود، در بهشت جایشان می دهیم»[7]
آیه اى دیگر:
در مورد قربانى کردن دو پسر آدم در پیشگاه خداوند که قربانى یکى پذیرفته درگاه خداوند قرار گرفت و دیگرى نه، آنکه قربانى اش قبول نشده بود، برادر را تهـدید به قتل کرد، آنـگاه برادرش هابیل، در مقابل این تهـدید گفت:
«فقط و فقط، خداوند از متّقین قبول می کند»[8]
در آیه دیگرى هم در مورد قبول نشدن انفاق ها و کمکهاى مالى منافقین به جبهه و جهاد سخن گفته، آنگاه رمز عدم قبول انفاقشان را در پیشگاه خدا، «فسق»، «کفر» به خدا و رسول، «سستى و کسالت در نماز»، «اکراه و بى میلى در انفاق» بیان کرده است.[9]
باز هم یک جمع بندى از آیات:
عملهاى صالح و انفاقها و خیرات کسانى مورد قبول قرار می گیرد که:
1 ـ توکّل و پناه بردن به خدا داشته باشند.
2 ـ به پدر و مادر خود نیکى کنند.
3 ـ کارهاى «خداپسند» انجام دهند.
4 ـ خواهان ذرّیه اى پاک و صالح باشند.
5 ـ اهل توبه و تسلیم باشند.
6 ـ متّقى و پرواپیشه باشند.
7 ـ از فسق و کفر و اکراه و کسالت، دورى کنند.
پس شرط قبول عمل، توکّل و اخلاص و نیّت پاک و جلب رضاى خداست.
غیر از مسائل یاد شده، نیازهاى درخواستى دیگر در دعاى امروز، عبارت است از:
ـ بخشوده شدن گناه و پوشیده ماندن عیب،
خداوند هم کریم و خطاپوش است، آمرزنده گناه و بخشنده خطاست.
خواسته ما را نیز می داند و دعایمان را هم می شنود. چرا که «اسمع السّامعین» است، شنواترین شنوندگان.
امید است که لبّیک اجابتى گفته و عملمان را بپذیرد و گناهمان را ببخشاید و عیبمان را بپوشد.
ـ آمین ـ
[1] ـ کهف، آیه 104.
[2] ـ جمعه، آیه 9 فاسعوا الى ذکراللّه .
[3] ـ اسراء، آیه 19.
[4] ـ انسان، آیه 22.
[5] ـ انبیاء، آیه 94.
[6] ـ آل عمران، آیه 37 (فتقبّلها ربّها بقبولٍ حسن…».
[7] ـ احقاف، آیه 16 (اولئک الذّین نتقبّل عنهم احسن ماعملوا…).
[8] ـ مائده، آیه 27 (انما یتقبلّ اللّه ُ من المتقین).
[9] ـ سوره توبه، آیه هاى 53 و 54.