لغات قرآن با حرف فا
-
لغتنامه قرآن
فِرَاقُ
ترجمه فِرَاقُ : جدایی
-
لغتنامه قرآن
فَرَّتْ
ترجمه فَرَّتْ : گریخت – فرار کرد
-
لغتنامه قرآن
فَرْثٍ
ترجمه فَرْثٍ : کثافاتی که در رودهها ست و در روده بزرگ جمع میشود ، ولی وقتی به خارج آمد آن را سرگین گویند (بنا به روایتی مقصود از فرث ، آن چیزی است که در شکمبه است)
-
لغتنامه قرآن
فُرِجَتْ
ترجمه فُرِجَتْ : شکافته شد – پاره شد (کلمه فرج به معنای پیدا شدن شکاف بین دو چیز است )
-
لغتنامه قرآن
فَرْجَهَا
ترجمه فَرْجَهَا : عورتش – شرمگاهش (کلمه فرجه و فرج به معنای شکاف در میان دو چیز است که با آن از عورت کنایه آوردهاند ، و در قرآن کریم هم که سرشار از اخلاق و ادب است همیشه این…
-
لغتنامه قرآن
فَرِحَ
ترجمه فَرِحَ : شاد شد
-
لغتنامه قرآن
فَرِحٌ
ترجمه فَرِحٌ : همیشه شادمان (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای…
-
لغتنامه قرآن
فَرِحُواْ
ترجمه فَرِحُواْ : شاد شدند
-
لغتنامه قرآن
فَرِحُونَ
ترجمه فَرِحُونَ: همیشه شادمانها (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی…
-
لغتنامه قرآن
فِتْنَتَهُ
ترجمه فِتْنَتَهُ : عذابش(کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش…
-
لغتنامه قرآن
فِتْنَتُهُمْ
ترجمه فِتْنَتُهُمْ : بهانه و عذرشان برای رهایی از عذابشان(البته عبارت بهانه و عذرشان برای رهایی جزء کلمه نیست و به واسطه جمله ای که در آن به کار رفته دریافت می شود .کلمه فتن در اصل به معنای این…
-
لغتنامه قرآن
فَتَنُواْ
ترجمه فَتَنُواْ : عذاب کردند – شکنجه و آزار رساندند(کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر…
-
لغتنامه قرآن
فُتِنُواْ
ترجمه فُتِنُواْ : مورد شکنجه وآزار قرار گرفتند (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز…
-
لغتنامه قرآن
فُتُوناً
ترجمه فُتُوناً : آزمودنی نگفتنی (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و…