لغات قرآن با حرف کاف
-
لغتنامه قرآن
کِفَاتاً
ترجمه کِفَاتاً : جمع کننده – ظرفها (کلمه کفات و همچنین کلمه کفت به معنای جمع کردن و ضمیمه کردن است و درعبارت ” أَلَمْ نَجْعَلِ ﭐلْأَرْضَ کِفَاتاً “میفرماید : مگر ما نبودیم که زمین را کفات کردیم ، یعنی…
-
لغتنامه قرآن
کَفَّارٌ
ترجمه کَفَّارٌ: بسیار ناسپاس (کلمه کفر در اصل به معنای پوشاندن است برای همین در عبارت ” کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ ﭐلْکُفَّارَ نَبَاتُهُ “به معنای کشاورزان است از این جهت که دانه را در خاک پنهان می کنند و از طرفی…
-
لغتنامه قرآن
کَرْبِ
ترجمه کَرْبِ: اندوه فراوان و شدید (و کربه و غمه به یک معنا است ، ریشه این لغت از کرب الأرض – به سکون راء – گرفته شده که به معنای زیر و رو کردن زمین است ، و چون…
-
لغتنامه قرآن
کَرَّهً
ترجمه کَرَّهً: برگشت – بازگشت (کلمه کره به معنای برگشتن و هم به معنای دولت است وعبارت “ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ ﭐلْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ “یعنی سپس پیروزی بر آنان را به شما باز میگردانیم وشما را بر آنان تسلط و غلبه می…
-
لغتنامه قرآن
کَرَّتَیْنِ
ترجمه کَرَّتَیْنِ : بار دیگر – دوباره
-
لغتنامه قرآن
کُرْسِیُّهُ
ترجمه کُرْسِیُّهُ: تختش (کلمه کرسی از ماده کاف – راء – سین گرفته شده که به معنای به هم وصل کردن اجزای ساختمان است و اگر تخت را کرسی خواندهاند به این جهت بوده که اجزای آن به دست نجارو…
-
لغتنامه قرآن
کَرَّمْتَ
ترجمه کَرَّمْتَ : برتری دادی – تکریم کردی(معنای تکریم با تفضیل متفاوت است، چون تکریم معنائی است نفسی و در تکریم کاری به غیر نیست ، بلکه تنها شخص مورد تکریم مورد نظر است که دارای شرافتی و کرامتی بشود…
-
لغتنامه قرآن
کَرَّمْنَا
ترجمه کَرَّمْنَا : برتری دادیم – تکریم کردیم(معنای تکریم با تفضیل متفاوت است، چون تکریم معنائی است نفسی و در تکریم کاری به غیر نیست ، بلکه تنها شخص مورد تکریم مورد نظر است که دارای شرافتی و کرامتی بشود…
-
لغتنامه قرآن
کَرَّهَ
ترجمه کَرَّهَ: مکروه کرد – مورد تنفر قرار داد (معنای مکروه کردن کفر و فسوق و عصیان در عبارت “کَرَّهَ إِلَیْکُمُ ﭐلْکُفْرَ وَﭐلْفُسُوقَ وَﭐلْعِصْیَانَ”این است که دلهای شما را طوری کرده که خود به خود از کفر و توابع آن…
-
لغتنامه قرآن
کَرِهَ
ترجمه کَرِهَ : خوشش نیامد – خوش نداشت – کراهت داشت (کلمه کره – به فتحه کاف – به معنای مشقتی است که از خارج و به اکراه و اجبار دیگران بر آدمی تحمیل شود ، ولی کلمه کره –…
-
لغتنامه قرآن
کَرْهاً
ترجمه کَرْهاً : از روی اکراه – ناخواسته (کلمه کره – به فتحه کاف – به معنای مشقتی است که از خارج و به اکراه و اجبار دیگران بر آدمی تحمیل شود ، ولی کلمه کره – به ضمه کاف…
-
لغتنامه قرآن
کُرْهاً
ترجمه کُرْهاً : با تحمل رنج وزحمت (کلمه کره – به فتحه کاف – به معنای مشقتی است که از خارج و به اکراه و اجبار دیگران بر آدمی تحمیل شود ، ولی کلمه کره – به ضمه کاف –…
-
لغتنامه قرآن
کَرِهْتُمُوهُ
ترجمه کَرِهْتُمُوهُ : از آن خوشتان نیامد -آن را خوش نداشتید – از ان کراهت داشتید (کلمه کره – به فتحه کاف – به معنای مشقتی است که از خارج و به اکراه و اجبار دیگران بر آدمی تحمیل شود…
-
لغتنامه قرآن
کَرِهْتُمُوهُنَّ
ترجمه کَرِهْتُمُوهُنَّ: از آن زنان خوشتان نیامد -آن زنان را خوش نداشتید – از آن زنان کراهت داشتید (کلمه کره – به فتحه کاف – به معنای مشقتی است که از خارج و به اکراه و اجبار دیگران بر آدمی…