لغات قرآن با حرف واو
-
لغتنامه قرآن
وَلَدٌ
ترجمه وَلَدٌ: فرزند
-
لغتنامه قرآن
وَلَدَ
ترجمه وَلَدَ: فرزند آورده – بچه آورده
-
لغتنامه قرآن
وُلِدَ
ترجمه وُلِدَ : زاده شد
-
لغتنامه قرآن
وِلْدَانٌ
ترجمه وِلْدَانٌ : فرزندان – نوجوانان (جمع وَلد. در عبارت “یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ” طواف کردن نوجوانان بهشتی بر پیرامون مقربین کنایه است از حسن خدمتگزاری آنان. صفت مخلدون (جاودانی شده ها)برای ولدان به این معنی است که آن…
-
لغتنامه قرآن
وُلِدتُّ
ترجمه وُلِدتُّ: زاده شدم (حرف دال و تا به دلیل تشابه تلفظ در هم ادغام شده اند)
-
لغتنامه قرآن
وَلَدْنَهُمْ
ترجمه وَلَدْنَهُمْ : آنان را زاییدند
-
لغتنامه قرآن
وَلَدِهِ
ترجمه وَلَدِهِ : فرزند آن مرد
-
لغتنامه قرآن
وَلَدِهَا
ترجمه وَلَدِهَا : فرزند آن زن
-
لغتنامه قرآن
وَلَّوْاْ
ترجمه وَلَّوْاْ : برگشتند
-
لغتنامه قرآن
وَلُّواْ
ترجمه وَلُّواْ : بگردانید
-
لغتنامه قرآن
وَفَّاهُ
ترجمه وَفَّاهُ : تمام و کامل به او میرساند (توفیه به معنای رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندن بطور کامل)
-
لغتنامه قرآن
وَفْداً
ترجمه وَفْداً: شرفیاب شدنی نگفتنی (وفد به معنای قومی است که به منظور زیارت و دیدار کسی و یا گرفتن حاجتی و امثال آنها بر او وارد شوند ، و این قوم وقتی به نام وفد نامیده میشوند که سواره…
-
لغتنامه قرآن
وَفَّیٰ
ترجمه وَفَّیٰ : به طور کامل وفا کرد
-
لغتنامه قرآن
وُفِّیَتْ
ترجمه وُفِّیَتْ: تمام و کامل داده شد (ازمصدر توفیه به معنای رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندنی بطور کامل)