لغات قرآن با حرف فا
-
لغتنامه قرآن
فُجُورَهَا
ترجمه فُجُورَهَا: گناهکاریش (از کلمه فجر به معنای انفجار و شکاف وسیع برداشتن است ، گناه را هم بدان جهت فجور نامیدند که باعث شکافته شدن و دریده شدن حرمت دیانت و پرده حیا است ، میگوییم : فلانی مرتکب…
-
لغتنامه قرآن
فَتَّاحُ
ترجمه فَتَّاحُ : حلال مشکلات- بسیار گشاینده ها- بسیارباز کننده ها(فتّاح صیغه مبالغه از فتح به معنای برداشتن قفل و حل اشکال است)
-
لغتنامه قرآن
فَتَاهُ
ترجمه فَتَاهُ : خدمتگزارش – غلام جوانش (فتی به معنای غلام جوان و فتاه به معنای کنیز جوان است )
-
لغتنامه قرآن
فَتَاهَا
ترجمه فَتَاهَا : خدمتگزارش – غلام جوانش (فتی به معنای غلام جوان و فتاه به معنای کنیز جوان است )
-
لغتنامه قرآن
فَتَحَ
ترجمه فَتَحَ : پرده برداشت – حل نمود- گشود- باز کرد( از فتح به معنای برداشتن قفل و حل اشکال است)
-
لغتنامه قرآن
فَتْحِ
ترجمه فَتْحِ : برداشتن قفل و حل اشکال – پیروزی
-
لغتنامه قرآن
فُتِحَتِ
ترجمه فُتِحَتِ : باز شد (در اصل “فُتِحَتْ” بوده که به دلیل رسیدن ساکن به تشدید در عبارت “فُتِحَتِ ﭐلسَّمَاءُ ” حرف “ت” حرکت گرفته است )
-
لغتنامه قرآن
فُتِحَتْ
ترجمه فُتِحَتْ : بازشد
-
لغتنامه قرآن
فَتَحْنَا
ترجمه فَتَحْنَا : باز کردیم (از فتح به معنای برداشتن قفل و حل اشکال است)
-
لغتنامه قرآن
فَتَحُواْ
ترجمه فَتَحُواْ : باز کردند
-
لغتنامه قرآن
فَتْرَهٍ
ترجمه فَتْرَهٍ: سستی (فتره از فتور به معنی آن حالت سستی است که بعد از فرو نشستن خشم به آدمی دست میدهد ، و نیز به معنای نرمی بعد از شدت ، و نیز به معنای ضعف بعد از قوت…
-
لغتنامه قرآن
فَتَرَی
ترجمه فَتَرَی : می بینی
-
لغتنامه قرآن
فَتَقْنَاهُمَا
ترجمه فَتَقْنَاهُمَا: آن دو را از هم جدا ساختیم (رتق به معنای ضمیمه کردن و به هم چسباندن دو چیز است ، چه اینکه در اصل خلقت به هم چسبیده باشند و چه آن ها به هم بچسبانند ، همچنان…
-
لغتنامه قرآن
فَتَنَّا
ترجمه فَتَنَّا : آزمودیم (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا…