لغات قرآن با حرف فا
-
لغتنامه قرآن
فَرْعُهَا
ترجمه فَرْعُهَا : فرعش – شاخه اش
-
لغتنامه قرآن
فَرَغْتَ
ترجمه فَرَغْتَ: فارغ شدی – فراغت یافتی
-
لغتنامه قرآن
فِرْقٍ
ترجمه فِرْقٍ : پاره ای – بخشی
-
لغتنامه قرآن
فَحْشَاءِ
ترجمه فَحْشَاءِ : اعمال زشت از قبیل زنا و امثال آن (کلمه فحش و فحشاء و فاحشه به معنای کردار و گفتار زشتی است که زشتیش بزرگ باشد . و بعید نیست که اصل در معنای آن خروج از حد…
-
لغتنامه قرآن
فَخَّارِ
ترجمه فَخَّارِ : سفال
-
لغتنامه قرآن
فَخُورٍ
ترجمه فَخُورٍ : کسی که زیاد افتخار و مباهات میکند
-
لغتنامه قرآن
فِدَاءً
ترجمه فِدَاءً : عَوَض – جایگزین (فداء عبارت است از اینکه انسان خیانت و عمل خلافی انجام داده باشد که اثر سوء و کیفر جانی و مالی آن گریبانش را بگیرد و بخواهد آن کیفر را با چیز دیگر عوض…
-
لغتنامه قرآن
فِدْیَهٌ
ترجمه فِدْیَهٌ : عَوَض – جایگزین (کلمه فدیه به معنای بدل و عوض است و در اینجا به معنای عوض مالی است که می پردازند تا جایگزین کشتن آنان گردد.فداء و فدیه عبارت جایگزینی مال یا شخص دیگری به جای…
-
لغتنامه قرآن
فَدَیْنَاهُ
ترجمه فَدَیْنَاهُ : به جای اوجایگزین قرار دادیم
-
لغتنامه قرآن
فُرَاتٌ
ترجمه فُرَاتٌ : گوارا (اگر در مورد آب به کار رود منظور آبی بسیار خوش طعم می باشدیا آبی است که سوز عطش را میشکند ، و یا آبی است که خنک باشد . )
-
لغتنامه قرآن
فُرَادَیٰ
ترجمه فُرَادَیٰ : تک ها (جمع فرد و به معنای هر چیزی است که از یک جهت منفصل و جدای از غیر خود باشد ، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معنای چیزی است که از یک…
-
لغتنامه قرآن
فِرَاراً
ترجمه فِرَاراً : فرار – در رفتن
-
لغتنامه قرآن
فَرَاشِ
ترجمه فَرَاشِ : ملخهایی که تعدادشان به حدی باشد که زمین را فرش کنند ، یعنی روی گرده هم سوار شده باشند ، پس فراش به معنای غوغای ملخ است . (تشبیه مردم به فراش در روز قیامت شاید از…
-
لغتنامه قرآن
فِرَاشاً
ترجمه فِرَاشاً : بستر( این کلمه به عنوان کنایه از زن نیز استعمال می شود)