لغات قرآن با حرف فا
-
لغتنامه قرآن
فُرُوجِهِمْ
ترجمه فُرُوجِهِمْ : شرمگاههایشان (کلمه فروج جمع فرج است به معنای عورت زن و مرد است ، که مردم از بردن نام آنها شرم میکنند و حفظ فروج کنایه از اجتناب از ارتباط نامشروع است ، از قبیل زنا و…
-
لغتنامه قرآن
فُرُوجَهُنَّ
ترجمه فُرُوجَهُنَّ: شرمگاههای آن زنان (کلمه فروج جمع فرج است به معنای عورت زن و مرد است ، که مردم از بردن نام آنها شرم میکنند و حفظ فروج کنایه از اجتناب از ارتباط نامشروع است ، از قبیل زنا…
-
لغتنامه قرآن
فَرِیّاً
ترجمه فَرِیّاً : نوظهور و عظیم
-
لغتنامه قرآن
فَرِیضَهِ
ترجمه فَرِیضَهِ : مهریه -آنچه واجب شده و تخصیص یافته (دراصل جداکردن قطعه ای از چیزی و تأثیر گذاشتن در آن قطعه معنی می دهد و در مورد واجب کردن هم چون پاره ای از حکم را به آن موضوع…
-
لغتنامه قرآن
فَرِیقٌ
ترجمه فَرِیقٌ : گروهی
-
لغتنامه قرآن
فَرِیقَانِ
ترجمه فَرِیقَانِ : دو گروه
-
لغتنامه قرآن
فَرِیقَیْنِ
ترجمه فَرِیقَیْنِ : دو گروه
-
لغتنامه قرآن
فَزَعُ
ترجمه فَزَعُ : ترس
-
لغتنامه قرآن
فُزِّعَ
ترجمه فُزِّعَ : ترس و فزع از بین برده شد (ماضی مجهول از تفزیع است ، و تفزیع به معنای از بین بردن ترس ، و وحشت از دلهاست )
-
لغتنامه قرآن
فَزِعَ
ترجمه فَزِعَ : وحشت کرد – ترسید – دچار هراس شد
-
لغتنامه قرآن
فَزِعُواْ
ترجمه فَزِعُواْ : به وحشت افتادند
-
لغتنامه قرآن
فَرِحِینَ
ترجمه فَرِحِینَ : همیشه شادمانها (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی…
-
لغتنامه قرآن
فَرْداً
ترجمه فَرْداً : تک ها ( فرد به معنای هر چیزی است که از یک جهت منفصل و جدای از غیر خود باشد ، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معنای چیزی است که از یک جهت…
-
لغتنامه قرآن
فِرْدَوْسِ
ترجمه فِرْدَوْسِ : بهشت – بالای بهشت (در مورد این کلمه هم ضمیر مذکر استفاده می شود وهم مؤنث و به طوری که گفته شده کلمهای است رومی به معنای بستان و بعضی هم گفتهاند کلمهای است سریانی به معنای…