لغتنامه قرآن
-
تُسَمَّیٰ
ترجمه تُسَمَّیٰ : نامیده می شود
-
تَسْمِیَهَ
ترجمه تَسْمِیَهَ : نامیدن
-
تَسْنِیمٍ
ترجمه تَسْنِیمٍ : نام چشمه ایست در بهشت(در اصل : پرشدن – بلند کردن)
-
تَسْوَدُّ
ترجمه تَسْوَدُّ : سیاه می شود
-
تَسَوَّرُواْ
ترجمه تَسَوَّرُواْ : از دیواربالا رفتند
-
تُسَوَّیٰ
ترجمه تُسَوَّیٰ : یکسان می شد
-
تَسُؤْکُمْ
ترجمه تَسُؤْکُمْ : شما را بدحال می کند
-
تَسُؤْهُمْ
ترجمه تَسُؤْهُمْ : آنان را بدحال می کند
-
تَسِیرُ
ترجمه تَسِیرُ : به راه می افتد
-
تَسْتَکْثِرُ
ترجمه تَسْتَکْثِرُ : در نظرت بزرگ بیاید(در جمله “وَلَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ “کارخیرت در نظرت بزرگ نیاید)
-
تَسْتَوُواْ
ترجمه تَسْتَوُواْ: تا قرار گیرید (استواء بر ظهر به معنای استقرار بر پشت حیوان ، و یا هر مرکب دیگر است)
-
تَسْتَوِی
ترجمه تَسْتَوِی : مساویست (مؤنث)
-
تَسْتَهْزِئُونَ
ترجمه تَسْتَهْزِئُونَ : مسخره می کنید(به جدّ وجهد،بعد از “کنتم “:مسخره می کردید)
-
تَسْجُدَ
ترجمه تَسْجُدَ : که سجده کنی