لغتنامه قرآن
-
مَخْتُومٍ
ترجمه مَخْتُومٍ : سر بسته ومهر و موم شده
-
مَخْذُولًا
ترجمه مَخْذُولًا: واگذاشته شده و یاری نشده (از خذلان و خذلان بدین معنا است که آن کس که آدمی احتمال میدهد او را یاری کند در هنگام احتیاج یاری نکند)
-
مُخْرِجُ
ترجمه مُخْرِجُ : خارج کننده
-
مُخْرَجَ
ترجمه مُخْرَجَ : خارج کردن (مصدر میمی است و مخرج صدق یعنی خارج کردنی که همه لوازم یک خروج موفق و در سلامت کامل را داشته باشد)
-
مَخْرَجاً
ترجمه مَخْرَجاً : محل خروج
-
مُخْرَجُونَ
ترجمه مُخْرَجُونَ : بیرون آورده شده ها
-
مُخْرَجِینَ
ترجمه مُخْرَجِینَ : بیرون آورده شده ها
-
مَحْسُوراً
ترجمه مَحْسُوراً : تهیدست (از ماده حسر به معنای انقطاع و یا عریان شدن است )
-
مَحْشُورَهً
ترجمه مَحْشُورَهً : گردآوری شده -محشور شده(کلمه حشر به معنای بیرون کردن و کوچ دادن قومی از قرارگاهشان به زور و جبر است)
-
مُحْصَنَاتِ
ترجمه مُحْصَنَاتِ : زنان شوهر دار- زنان با عفت (اصلش ازاحصان به معنی منع است و قلعه را هم از این جهت حصن می گویند چون از ورود اغیار منع و جلوگیری می کند و زن شوهر دار هم از…
-
مُحَصَّنَهٍ
ترجمه مُحَصَّنَهٍ : منع شده (در اصل از احصان (به معنی مانع شدن)- محکم شده -(درعبارت”قُرًی مُّحَصَّنَهٍ ” منطقه ای که با قلعه ای محکم احاطه شده وحفاظت می شود)
-
مُحْصِنِینَ
ترجمه مُحْصِنِینَ : زنان با عفت( احصان (در اصل :ممانعت)در مورد زنان در سه مورد به کار می رود :شوهردار بودن -آزادی – عفت داشتن)
-
مُحْضَراً
ترجمه مُحْضَراً : احضار شده
-
مُحْضَرُونَ
ترجمه مُحْضَرُونَ : احضار شده ها