لغتنامه قرآن
-
مِدْرَاراً
ترجمه مِدْرَاراً : پی در پی و با برکت (کلمه مدرارا مبالغه از مصدر در به معنی ریزش است و مورد استعمال اصلی آن در خصوص شیر پستان بوده و بعدها در مورد باران نیز به عنوان استعاره استعمال شده…
-
مُدْرَکُونَ
ترجمه مُدْرَکُونَ : آنان که چیزی که در تعقیبشان بوده به آنها رسیده(در جمله “إِنَّا لَمُدْرَکُونَ “منظور این است که لشکر فرعون که در تعقیبمان بود به ما رسید)
-
مُدَّکِرٍ
ترجمه مُدَّکِرٍ : یاد آور – متذکّر- کسی که به یاد آورد – تذکّر گیرنده (در اصل “مذ ْتَکِر “(اسم فاعل)در باب افتعال بوده که تا و ذال به دال تبدیل شده اند)
-
مُدْهَامَّتَانِ
ترجمه مُدْهَامَّتَانِ : آن دو سبزی که از شدت انبوهی رنگشان متمایل به سیاه شده است (از مصدر ادهیمام (باب افعیلال) است ، از ثلاثی مجرد دهمه گرفته شده ، و دهمه به معنای سبز پر رنگ است ، به…
-
مُدْهِنُونَ
ترجمه مُدْهِنُونَ : سهل انگاری کنندگان – بی اعتنایی کنندگان (جمع اسم فاعل از مصدر ادهان است ، و ادهان به معنای سهلانگاری است ، که البته در اصل به معنای روغن مالی به منظور نرم کردن چیزی بوده ،…
-
مَدْیَنَ
ترجمه مَدْیَنَ : نام شهری در قدیم بوده که در مسیر عربستان به شام قرار داشته وحضرت شعیب علی نبینا و علیه السلام در آنجا میزیسته است (مدین شهری بوده در کنار دریای قلزم روبروی تبوک که از تبوک تا…
-
مَدِینَهِ
ترجمه مَدِینَهِ : شهر- مدینه ( در آیه شریفه 8 سوره مبارکه منافقون : “یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی ﭐلْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ ﭐلْأَعَزُّ مِنْهَا ﭐلْأَذَلَّ …” )
-
مَدِینُونَ
ترجمه مَدِینُونَ: جزا داده شدگان (کلمه مدینین به معنای مجزیین – جزا دادهشدگان است ، از ماده دان – یدین است ، که معنای جزی – یجزی را میدهد ، درعبارت “فَلَوْلَا إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ…
-
مَدِینِینَ
ترجمه مَدِینِینَ : جزا داده شدگان (کلمه مدینین به معنای مجزیین – جزا دادهشدگان است ، از ماده دان – یدین است ، که معنای جزی – یجزی را میدهد ، درعبارت “فَلَوْلَا إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ…
-
مُخْزِی
ترجمه مُخْزِی : خوار کننده (خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد)
-
مُخْسِرِینَ
ترجمه مُخْسِرِینَ: خسارت زنندگان – کم فروشان (کلمه خسر یا خسران به معنی از دست دادن سرمایه است ، یا همهاش و یا بعضی از آن)
-
مُخْضَرَّهً
ترجمه مُخْضَرَّهً : سبز شده
-
مَخْضُودٍ
ترجمه مَخْضُودٍ : بی خار(مخضود هر شاخهای است که تیغش بریده شده باشد ، و دیگر خار در آن نباشد)
-
مُخَلَّدُونَ
ترجمه مُخَلَّدُونَ: جاودانی شده ها (کلمه مخلدون اسم مفعول از باب تفعیل از ماده خلود است ، که به معنای دوام است ، یعنی پسرانی بهشتی به آنان خدمت میکنند که تا ابد به همان قیافه پسری و جوانی باقیند…