لغتنامه قرآن
-
مَشَارِقِ
ترجمه مَشَارِقِ: مشرق ها – محلهای طلوع – مشرق و مغرب ها (مراد از مشرقین مشرق و مغرب است که در آن جانب مشرق غلبه داده شده یا اینکه چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از…
-
مَشْأَمَهِ
ترجمه مَشْأَمَهِ : شقی بودن (کلمه مشئمه مانند کلمه شُؤْم مصدر است ، همانطور که میمنه مانند کلمه یمن مصدر است ، و میمنه و مشئمه به معنای سعادت و شقاوت است )
-
مُشْتَبِهاً
ترجمه مُشْتَبِهاً: شبیه به هم
-
مُشْتَرِکُونَ
ترجمه مُشْتَرِکُونَ : مشترکان
-
مَشْحُونِ
ترجمه مَشْحُونِ : مملو – پُر
-
مَشْرَبَهُمْ
ترجمه مَشْرَبَهُمْ : محل نوشیدن آنها – نوشیدن آنها
-
مِسْکٌ
ترجمه مِسْکٌ : مشک ( ماده ای خوشبو )
-
مَسَّکُمُ
ترجمه مَسَّکُمُ : به شما رسید – با شما تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است. میم آخر آن به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد…
-
مَسَّکُمْ
ترجمه مَسَّکُمْ : به شما رسید – با شما تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
-
مَسْکَنَهُ
ترجمه مَسْکَنَهُ: شدت فقر(کلمه مسکنت به معنای شدت فقر است و ظاهرا مسکنت این است که انسان به جائی از فقر و یا هر فقدانی برسد که راه نجاتی از آن نداشته باشد )
-
مَسْکَنِهِمْ
ترجمه مَسْکَنِهِمْ : محل سکونت ایشان – جای اقامتشان
-
مَسْکُوبٍ
ترجمه مَسْکُوبٍ: دائما در جریان و قطع نشدنی
-
مَسْکُونَهٍ
ترجمه مَسْکُونَهٍ : مسکونی
-
مِسْکِینِ
ترجمه مِسْکِینِ : فقیر و بیچاره (کلمه مسکین به معنای کسی است که از فقیر بدحالتر باشد به عبارت دیگر فقیر با برطرف شدن نیازش دیگر فقیر نیست و چه بسا غنی شود ولی مسکین کسی است که حتی اگر…