لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    مَکْتُوباً

    ترجمه مَکْتُوباً : نوشته شده

  • بدون تصویر

    مَکَثَ

    ترجمه مَکَثَ : درنگ کرد – مکث نمود (کلمه مکث به معنای سکونت در مکان است ، به تدریج و مرور زمان )

  • بدون تصویر

    مُکْثٍ

    ترجمه مُکْثٍ : درنگ و تأمل (کلمه مکث به معنای سکونت در مکان است ، به تدریج و مرور زمان )

  • بدون تصویر

    مُکَذِّبُونَ

    ترجمه مُکَذِّبُونَ : تکذیب کنندگان (آنانکه منکر صحت و درستی خبری می شوند)

  • بدون تصویر

    مُکَذِّبِینَ

    ترجمه مُکَذِّبِینَ : تکذیب کنندگان (آنانکه منکر صحت و درستی خبری می شوند)

  • بدون تصویر

    مَکْذُوبٍ

    ترجمه مَکْذُوبٍ : دروغ

  • بدون تصویر

    مَکَرَ

    ترجمه مَکَرَ: مکر کرد – حیله گری کرد – نقشه کشید(کلمه مکر به معنای آن است که با حیله شخصی را از هدفی که دارد منصرف کنی ،وبه دو قسم است ، یکی به نحوه پسندیده مثل اینکه بخواهی با…

  • بدون تصویر

    مَکْرَ

    ترجمه مَکْرَ : مکر – حیله – نقشه کشیدن (کلمه مکر به معنای آن است که با حیله شخصی را از هدفی که دارد منصرف کنی ،وبه دو قسم است ، یکی به نحوه پسندیده مثل اینکه بخواهی با حیله…

  • بدون تصویر

    مَکَرْتُمُوهُ

    ترجمه مَکَرْتُمُوهُ : آن نیرنگ را اندیشیده اید- آن حیله را به کار بردید – نقشه اش را کشیدید(کلمه مکر به معنای آن است که با حیله شخصی را از هدفی که دارد منصرف کنی ،وبه دو قسم است ،…

  • بدون تصویر

    مُکْرِمٍ

    ترجمه مُکْرِمٍ: احترام کننده – اکرام کننده – تکریم کننده (معنای تکریم با تفضیل متفاوت است، چون تکریم معنائی است نفسی و در تکریم کاری به غیر نیست ، بلکه تنها شخص مورد تکریم مورد نظر است که دارای شرافتی…

  • بدون تصویر

    مُکَرَّمَهٍ

    ترجمه مُکَرَّمَهٍ: بسیار اکرام شده – بسیار گرامی و ارجمند ( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)

  • بدون تصویر

    مُکْرَمُونَ

    ترجمه مُکْرَمُونَ: اکرام شدگان – گرامی و ارجمندان

  • بدون تصویر

    مُقْرِنِینَ

    ترجمه مُقْرِنِینَ : طاقت داران – توانمندان (کلمه مقرنین به معنای مطیقین است چون مصدر اقران به معنای اطاقه است . عبارت “سُبْحانَ ﭐلَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَـٰذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ “یعنی :منزه است آن خدایی که این (مرکب )…

  • بدون تصویر

    مُقْسِطِینَ

    ترجمه مُقْسِطِینَ : دادگران – عدالت گستران (اسم فاعل از کلمه اِقساط به معنای آن که به هر یک ، آن حقی را که مستحق است و آن سهمی را که دارد بدهی )

دکمه بازگشت به بالا