لغتنامه قرآن
-
نَّبَإِیْ
ترجمه نَّبَإِیْ : خبر- سرگذشت
-
نَبْتَلِیهِ
ترجمه نَبْتَلِیهِ : اورا از حالتی به حالتی دیگر وشکلی به شکل دیگر درمی آوریم.(ازمصدر ابتلاءبه معنای نقل چیزی از حالی به حالی و طوری به طور دیگر است )
-
نَبْتَهِلْ
ترجمه نَبْتَهِلْ : مباهله کنیم – یکدیگر را لعنت کنیم
-
نُّبَدِّلَ
ترجمه نُّبَدِّلَ: که تبدیل کنیم – که عوض کنیم
-
نُبِذَ
ترجمه نُبِذَ: دور انداخته شد – انداخته شد(کلمه نبذ به معنای دور انداختن چیزی است)
-
نَبَذَ
ترجمه نَبَذَ : دور انداخت -پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به…
-
نَبَذْتُهَا
ترجمه نَبَذْتُهَا: آن را انداختم – آن را ریختم – آن را افکندم(کلمه نبذ به معنای دور انداختن چیزی است)
-
نَبَذْنَاهُ
ترجمه نَبَذْنَاهُ: او را افکندیم – او را ریختیم (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای…
-
نَاضِرَهٌ
ترجمه نَاضِرَهٌ : با طراوت و شاداب و خرم و زیبا (نضره و نضارت چهره و درخت و امثال آن به معنای خرمی و زیبایی و بهجت آنها )
-
نَاظِرَهٌ
ترجمه نَاظِرَهٌ : نظر کننده
-
نَاظِرِینَ
ترجمه نَاظِرِینَ : نظر کنندگان
-
نَاعِمَهٌ
ترجمه نَاعِمَهٌ: آن کس که از شادی در پوست خود نمی گنجد – آن کس که نعمتی به او رسیده است (کلمه ناعمه در عبارت “وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَهٌ “یا از نعومه است ، که به معنی بهجت و سروری است…
-
نَافَقُواْ
ترجمه نَافَقُواْ : نفاق و دوروئی کردند (ازنفاق که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند…
-
نَافِلَهً
ترجمه نَافِلَهً : زیادی – اضافه – عطیه و بخششی افزون (کلمه نافله از ماده نفل به معنای زیادی است ،و معنای عبارت “وَمِنَ ﭐللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهً لَّکَ “این است که قسمتی از شب را پس از خوابیدنت بیدار…