لغتنامه قرآن
-
تَدْعُ
ترجمه تَدْعُ : که بخوانی
-
تَدْعُواْ
ترجمه تَدْعُواْ : می خواند-دعوت می کند
-
تَدْعُونَ
ترجمه تَدْعُونَ : می خوانید – صدا می زنید
-
تُدْعَوْنَ
ترجمه تُدْعَوْنَ : دعوت می شدید
-
تَدَّعُونَ
ترجمه تَدَّعُونَ : می خواهید – طلب دعا می کنید(دراصل تدتعیون بر وزن تفتعلون بود ه و باب افتعال از دعا است )
-
تَدْعُونَا
ترجمه تَدْعُونَا : ما را دعوت می کنی
-
تَدْعُونَنَا
ترجمه تَدْعُونَنَا : ما را دعوت می کنید
-
تَدْعُونَنِی
ترجمه تَدْعُونَنِی : مرا دعوت می کنید
-
تَدْعُونَهُ
ترجمه تَدْعُونَهُ : او را می خوانید
-
تَدْعُوهُمْ
ترجمه تَدْعُوهُمْ : که آنها را دعوت کنید
-
تَدْعُهُمْ
ترجمه تَدْعُهُمْ : که آنها را دعوت کنی
-
تُدْعَیٰ
ترجمه تُدْعَیٰ : دعوت می شود
-
تُدْلُواْ
ترجمه تُدْلُواْ : برای آب کشیدن دلو می اندازی(در اینجا کنایه از رشوه دادن است)
-
تَدَلَّیٰ
ترجمه تَدَلَّیٰ : نزدیک شد – از قید وبندها رها شد