لغتنامه قرآن
-
تَسْتَعْجِلُوهُ
ترجمه تَسْتَعْجِلُوهُ : تقاضای تعجیل آن (عذاب)رامی کنید(به جدّ وجهد)(کلمه استعجال به معنای این است که از دیگری بخواهی عجله کند ، و او را بر انجام خواستهات تحریک کنی.)
-
تَسْتَغْفِرْ
ترجمه تَسْتَغْفِرْ : که استغفار کنی – که طلب آمرزش کنی(به جدّ وجهد)
-
تَسْتَغِیثُونَ
ترجمه تَسْتَغِیثُونَ : به یاری می طلبیدید(به جدّ وجهد)
-
تَسْتَفْتِحُواْ
ترجمه تَسْتَفْتِحُواْ : که طلب فتح وپیروزی می کنید(به جدّ وجهد)
-
تَسْتَفْتِیَانِ
ترجمه تَسْتَفْتِیَانِ : شما دونفر از من نظر خواستید(فتوا به معنای پاسخ دادن به حکمی است که تشخیص دلیل آن برای دیگران مشکل باشد )
-
تَسْتَقْسِمُواْ
ترجمه تَسْتَقْسِمُواْ : که قسمت می کنید – که سهم بندی می کنید
-
تَسْتَکْبِرُونَ
ترجمه تَسْتَکْبِرُونَ : استکبار می ورزید(به جدّ وجهد)
-
تَزْدَرِی
ترجمه تَزْدَرِی : حقیر و اندک میبیند
-
تَزْرَعُونَ
ترجمه تَزْرَعُونَ : میرویانید و رشد میدهید به حدی که دانه بدهد
-
تَزْرَعُونَهُ
ترجمه تَزْرَعُونَهُ: آن را میرویانید و رشد میدهید به حدی که دانه بدهد
-
تَزْعُمُونَ
ترجمه تَزْعُمُونَ: می پندارید (زعم به معنای مطلق اعتقاد است ، لیکن بیشتر در اعتقاد باطل استعمال شده)
-
تَزَکَّیٰ
ترجمه تَزَکَّیٰ : پاک کرد ( از مصدر تزکی به معنی رشد در جهت خیر و برکت است)
-
تُزَکِّیهِم
ترجمه تُزَکِّیهِم: پاکشان می کنی
-
تَزِلَّ
ترجمه تَزِلَّ : بلغزد