لغتنامه قرآن
-
تَقْرِضُهُمْ
ترجمه تَقْرِضُهُمْ : از آنها جدا می شود-نان را ترک می کند (از کلمه قرض به معنی قطع و بریدن است . )
-
تَقْشَعِرُّ
ترجمه تَقْشَعِرُّ : می لرزد(پوست)(از مصدر اقشعرار است که به معنای جمع شدن پوست بدن است به شدت ، از ترسی که در اثر شنیدن خبر دهشت آور و یا دیدن صحنهای دهشت آور دست میدهد )
-
تَقْصُرُواْ
ترجمه تَقْصُرُواْ : که بکاهید
-
تَقْضِی
ترجمه تَقْضِی: حکم می کنی(از کلمه قضاء به معنای حکم است)
-
تُقَطَّعَ
ترجمه تُقَطَّعَ : که کاملاً بریده شود( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
تَقَطَّعَ
ترجمه تَقَطَّعَ : از هر سو گسیخته شد-از هر سو بریده شد( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
تَقَطَّعَتْ
ترجمه تَقَطَّعَتْ : از همه سو بریده شد( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
تَقَطَّعُواْ
ترجمه تَقَطَّعُواْ : قطعه قطعه کردند( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است)
-
تَفْضِیلاًَ
ترجمه تَفْضِیلاًَ : برتری – فزونی (از کلمه فضل به معنی زیادی)
-
تَفْعَلُواْ
ترجمه تَفْعَلُواْ : که انجام دهید-که بکنید
-
تَفْعَلُونَ
ترجمه تَفْعَلُونَ : انجام می دهید – می کنید
-
تَفَقَّدَ
ترجمه تَفَقَّدَ : جویای چیزی شدکه باید باشد(کلمه تفقد به معنای تعهد(توجه به عهد گذشته) است ، لیکن حقیقت تفقد این است که آدمی متوجه فقدان چیزی شود )
-
تَفْقِدُونَ
ترجمه تَفْقِدُونَ : گم کرده اید
-
تَفَکَّهُونَ
ترجمه تَفَکَّهُونَ: از تأسف و شگفت زدگی به گفتگو با یکدیگر می پرداختید(از فکاهت به معنای گفتگوی چند نفر دوست و مانوس با هم می باشد )