لغتنامه قرآن
-
عِشْرُونَ
ترجمه عِشْرُونَ : بیست
-
عَشِیِّ
ترجمه عَشِیِّ : طرف آخر روز (گویا از عشوه گرفته شده که به معنای غبار و تاریکی عارض بر چشم است و باعث میشود آدمی نتواند اشیا را ببیند ، و به این مناسبت آن قسمت از زمان را هم…
-
عَشِیَّهً
ترجمه عَشِیَّهً : طرف آخر روز (گویا از عشوه گرفته شده که به معنای غبار و تاریکی عارض بر چشم است و باعث میشود آدمی نتواند اشیا را ببیند ، و به این مناسبت آن قسمت از زمان را هم…
-
عَشِیرُ
ترجمه عَشِیرُ: مصاحب – معاشر – همدم
-
عَشِیرَتَکَ
ترجمه عَشِیرَتَکَ : عشیره ی تو – خویشان تو (عشیره انسان ، قرابت و خویشان او است و اگر خویشاوندان آدمی را عشیره خواندهاند ، از این باب است که با آدمی معاشرت دارند و آدمی با آنان معاشرت میکند)
-
عَشِیرَتُکُمْ
ترجمه عَشِیرَتُکُمْ: عشیره ی شما – خویشان شما (عشیره انسان ، قرابت و خویشان او است و اگر خویشاوندان آدمی را عشیره خواندهاند ، از این باب است که با آدمی معاشرت دارند و آدمی با آنان معاشرت میکند)
-
عَشِیرَتَهُمْ
ترجمه عَشِیرَتَهُمْ: عشیره ی ایشان – خویشان ایشان (عشیره انسان ، قرابت و خویشان او است و اگر خویشاوندان آدمی را عشیره خواندهاند ، از این باب است که با آدمی معاشرت دارند و آدمی با آنان معاشرت میکند)
-
عَصَاکَ
ترجمه عَصَاکَ : عصای تو
-
عَصَانِی
ترجمه عَصَانِی : از فرمان من سرپیچی کرد (عصیان ، در لغت بمعنای تحت تاثیر قرار نگرفتن ، و یا به سختی قرار گرفتن است ، مثلا وقتی گفته میشود کسرته فعصی معنایش این است که من آن چیز را…
-
عَصَاهُ
ترجمه عَصَاهُ : عصایش
-
عَصَایَ
ترجمه عَصَایَ : عصایم
-
عُصْبَهِ
ترجمه عُصْبَهِ : گروهی نیرومند و منسجم (جماعتی است که در باره یکدیگر تعصب داشته باشند ، و از نظر عدد شامل جماعتی میشود که از ده کمتر و از پانزده نفر بیشتر نباشد ، بعضی هم بین دو و…
-
عَصْرِ
ترجمه عَصْرِ : قطعه ای از زمان – عصر (در آیه “وَﭐلْعَصْرِ ” منظور عصر ظهور پیامبر اسلام صلی الله وعلیه وآله است یا چنانکه در بعضی از روایات آمده منظور ، عصر ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) است که در…
-
عَزَّرْتُمُوهُمْ
ترجمه عَزَّرْتُمُوهُمْ: آنان را بااحترام وتعظیم یاری کردید(تعزیر همان نصرت است ، البته نصرت توأم با تعظیم )