لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    عُقْباً

    ترجمه عُقْباً : سرانجام – عاقبت

  • بدون تصویر

    عَصْفِ

    ترجمه عَصْفِ : سبوس – غلاف و پوسته دانه‏های خوراکی نظیر گندم و جو و برنج – برگ زراعت – کاه (عصف ماکول به معنای برگ زراعتی مثلا گندم است که دانه‏هایش را خورده باشند ، و نیز به معنای…

  • بدون تصویر

    عَصْفاً

    ترجمه عَصْفاً : به تندی – به سرعت

  • بدون تصویر

    عِصَمِ

    ترجمه عِصَمِ : عقد و ازدواجهای دائمی (عصم جمع عصمت است که به معنای عقد و ازدواج دائمی است ، و بدین جهت آن را عصمت نامیده‏اند که زن را حفظ و ناموسش را نگهداری می‏کند )

  • بدون تصویر

    عَصَوُاْ

    ترجمه عَصَوُاْ : نافرمانی کردند (در اصل “عَصَوْاْ ” بوده که به دلیل رسیدن ساکن به تشدید به ” و” حرکت داده اند)

  • بدون تصویر

    عَصَوْاْ

    ترجمه عَصَوْاْ : نافرمانی کردند

  • بدون تصویر

    عَصَوْکَ

    ترجمه عَصَوْکَ : نافرمانیت کردند

  • بدون تصویر

    عَصَوْنِی

    ترجمه عَصَوْنِی : نافرمانیم کردند

  • بدون تصویر

    عَصَیٰ

    ترجمه عَصَیٰ : نافرمانی کرد- عصیان کرد(عصیان ، در لغت بمعنای تحت تاثیر قرار نگرفتن ، و یا به سختی قرار گرفتن است ، مثلا وقتی گفته میشود کسرته فعصی معنایش این است که من آن چیز را من آن…

  • بدون تصویر

    عَصِیّاً

    ترجمه عَصِیّاً : نافرمان – عصیانگر(عصیان ، در لغت بمعنای تحت تاثیر قرار نگرفتن ، و یا به سختی قرار گرفتن است ، مثلا وقتی گفته میشود کسرته فعصی معنایش این است که من آن چیز را من آن چیزرا…

  • بدون تصویر

    عِصْیَانَ

    ترجمه عِصْیَانَ : نافرمانی – عصیان (عصیان ، در لغت بمعنای تحت تاثیر قرار نگرفتن ، و یا به سختی قرار گرفتن است ، مثلا وقتی گفته میشود کسرته فعصی معنایش این است که من آن چیز را من آن…

  • بدون تصویر

    عَصِیبٌ

    ترجمه عَصِیبٌ : سخت و دشوار (کلمه عصیب بر وزن فعیل به معنای مفعول از ماده عصب است که به معنای شدت است و یوم عصیب آن روزی است که به وسیله هجوم بلا آنقدر شدید شده باشد که عقده‏هایش…

  • بدون تصویر

    عَصَیْتُ

    ترجمه عَصَیْتُ : نافرمانی کردم

  • بدون تصویر

    عَصَیْتَ

    ترجمه عَصَیْتَ : نافرمانی کردی

دکمه بازگشت به بالا