لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    فَدَیْنَاهُ

    ترجمه فَدَیْنَاهُ : به جای اوجایگزین قرار دادیم

  • بدون تصویر

    فُرَاتٌ

    ترجمه فُرَاتٌ : گوارا (اگر در مورد آب به کار رود منظور آبی بسیار خوش طعم می باشدیا آبی است که سوز عطش را می‏شکند ، و یا آبی است که خنک باشد . )

  • بدون تصویر

    فُرَادَیٰ

    ترجمه فُرَادَیٰ : تک ها (جمع فرد و به معنای هر چیزی است که از یک جهت منفصل و جدای از غیر خود باشد ، و در مقابل آن زوج قرار دارد که به معنای چیزی است که از یک…

  • بدون تصویر

    فِرَاراً

    ترجمه فِرَاراً : فرار – در رفتن

  • بدون تصویر

    فَرَاشِ

    ترجمه فَرَاشِ : ملخهایی که تعدادشان به حدی باشد که زمین را فرش کنند ، یعنی روی گرده هم سوار شده باشند ، پس فراش به معنای غوغای ملخ است . (تشبیه مردم به فراش در روز قیامت شاید از…

  • بدون تصویر

    فِرَاشاً

    ترجمه فِرَاشاً : بستر( این کلمه به عنوان کنایه از زن نیز استعمال می شود)

  • بدون تصویر

    فِرَاقُ

    ترجمه فِرَاقُ : جدایی

  • بدون تصویر

    فَرَّتْ

    ترجمه فَرَّتْ : گریخت – فرار کرد

  • بدون تصویر

    فَرْثٍ

    ترجمه فَرْثٍ : کثافاتی که در روده‏ها ست و در روده بزرگ جمع می‏شود ، ولی وقتی به خارج آمد آن را سرگین گویند (بنا به روایتی مقصود از فرث ، آن چیزی است که در شکمبه است)

  • بدون تصویر

    فُرِجَتْ

    ترجمه فُرِجَتْ : شکافته شد – پاره شد (کلمه فرج به معنای پیدا شدن شکاف بین دو چیز است )

  • بدون تصویر

    فَرْجَهَا

    ترجمه فَرْجَهَا : عورتش – شرمگاهش (کلمه فرجه و فرج به معنای شکاف در میان دو چیز است که با آن از عورت کنایه آورده‏اند ، و در قرآن کریم هم که سرشار از اخلاق و ادب است همیشه این…

  • بدون تصویر

    فَرِحَ

    ترجمه فَرِحَ : شاد شد

  • بدون تصویر

    فَرِحٌ

    ترجمه فَرِحٌ : همیشه شادمان (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای…

  • بدون تصویر

    فَرِحُواْ

    ترجمه فَرِحُواْ : شاد شدند

دکمه بازگشت به بالا