لغتنامه قرآن
-
قَتْلَهُمْ
ترجمه قَتْلَهُمْ : کشتنشان
-
قَتْلَهُمُ ﭐلْأَنبِیَاءَ
ترجمه قَتْلَهُمُ ﭐلْأَنبِیَاءَ : اینکه پیغمبران را می کشتند
-
قَتْلَی
ترجمه قَتْلَی : کشته شدگان (جمع قتیل)
-
قَتُوراً
ترجمه قَتُوراً : بخیلی که بخل را به نهایت رسانده باشد – بی نهایت بخیل(کلمه : قتر ، به معنای تنگی است ، و قتور مبالغه در همان معنا است )
-
قِثَّائِهَا
ترجمه قِثَّائِهَا : خیار آن
-
قَدْ
ترجمه قَدْ : محققاً – یقیناً – بی تردید (در کتب لغت مصارف دیگری نیز برای “قَدْ “گفته اند که در قرآن کاربرد ندارد)
-
قُدَّ
ترجمه قُدَّ : پاره شد
-
قَدِ
ترجمه قَدِ : محققاً – یقیناً (در عباراتی نظیر ” قفََدِ ﭐسْتَمْسَکَ”حر ف دال چون به حرف ساکن رسیده حرکت گرفته است)
-
قَدَّتْ
ترجمه قَدَّتْ : پاره کرد (کلمه قد و همچنین قط به معنای پاره کردن است ، اما قد به معنای پاره کردن از طول است ولی قط به معنای پاره کردن از عرض است )
-
قَدْحاً
ترجمه قَدْحاً : زدن با ضربه
-
قِدَداً
ترجمه قِدَداً : گوناگون و متفاوت(جمع قده است ، که از مصدر قد و به معنای قطعه است ، ودر عبارت “طَرَائِقَ قِدَداً ” اگر طرائق را به وصف قدد توصیف کرد ، به این مناسبت بود که هر یک…
-
قَدَرٍ
ترجمه قَدَرٍ: اندازه ای معین ( در عبارت “وَأَنزَلْنَا مِنَ ﭐلسَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ “)
-
قَدِّرْ
ترجمه قَدِّرْ: اندازه گیری کن (در عبارت “قَدِّرْ فِی ﭐلسَّرْدِ “یعنی در بافتن زره تقدیری بگیر معنایش این است که حلقههای زره را اندازهگیری کن ، تا متناسب و هماهنگ شوند )
-
قُدِرَ
ترجمه قُدِرَ : مقدّر شد (اصل معنای قدر ضیق و تنگی است ، تعیین حدود و تقدیر یک موضوع نیز در واقع تنگ کردن محدوده ی آن است )