لغتنامه قرآن
-
قُدُورٍ
ترجمه قُدُورٍ: دیگهای غذا (جمع قدر )
-
قُدُّوسُ
ترجمه قُدُّوسُ: بسیار پاک – بسیار طاهر
-
قَدِیرٌ
ترجمه قَدِیرٌ : همواره و بسیارقدرتمند -همواره و بسیار توانا-آنکه همواره و بسیارتقدیر می کنند-آنکه همواره و بسیاراندازه تعیین می کنند(از ماده قدر است که به معنای تقدیر و اندازهگیری است .”قدیر” یکی از اسماء حسنای خدای تعالی است که…
-
قَدِیمٌ
ترجمه قَدِیمٌ : قدیم – دیرین – کهنه
-
قَذَفَ
ترجمه قَذَفَ: انداخت – افکند
-
قَذَفْنَاهَا
ترجمه قَذَفْنَاهَا : آن را انداختیم – آن را افکندیم
-
قُرْءَانِ
ترجمه قُرْءَانِ: نام کتاب آسمانی مسلمانان – خواندنی
-
قُرْءَانَهُ
ترجمه قُرْءَانَهُ : خواندنش
-
قُرِئَ
ترجمه قُرِئَ: خوانده شد
-
قَرَارٍ
ترجمه قَرَارٍ : قرارگاه – محل آرمیدن
-
قَرَاطِیسَ
ترجمه قَرَاطِیسَ : کاغذها (جمع قرطاس)
-
قَرَأْتَ
ترجمه قَرَأْتَ: خواندی (معنای اصلی آن جمع کردن است ، اما نه هر جمعی ، بلکه جمعی که دگرگونگی و تفرقه به دنبال داشته باشد و به همین دلیل جمع کردن حروف ، و سپس بیرون ریختن آن برای خواندن…
-
قَرَأْنَاهُ
ترجمه قَرَأْنَاهُ : آن را خواندیم (معنای اصلی آن جمع کردن است ، اما نه هر جمعی ، بلکه جمعی که دگرگونگی و تفرقه به دنبال داشته باشد و به همین دلیل جمع کردن حروف ، و سپس بیرون ریختن…
-
قَرَأَهُ
ترجمه قَرَأَهُ: آن را خواند (معنای اصلی آن جمع کردن است ، اما نه هر جمعی ، بلکه جمعی که دگرگونگی و تفرقه به دنبال داشته باشد و به همین دلیل جمع کردن حروف ، و سپس بیرون ریختن آن…