لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    مَنسَکاً

    ترجمه مَنسَکاً : عبادت (کلمه منسک مصدر میمی ، و اسم زمان و مکان است از نسک و در عبارت “فَإِذَا قَضَیْتُم مَّنَاسِکَکُمْ فَـﭑذْکُرُواْ ﭐللَّهَ ” مصدر میمی و به معنای عبادت است ، عبادتی که مشتمل بر قربانی و…

  • بدون تصویر

    مَنسِیّاً

    ترجمه مَنسِیّاً: مورد فراموشی واقع شده ازروی بی اعتنایی (کلمه نسی – به فتحه و به کسره نون – بر وزن وتر و وتر ، به معنای هر چیز حقیر و ناچیزی است که باید فراموش شود ، و معنای…

  • بدون تصویر

    مُنَشَّرَهً

    ترجمه مُنَشَّرَهً : سرگشاده – انتشار یافته

  • بدون تصویر

    مُنشَرِینَ

    ترجمه مُنشَرِینَ : زنده شدگان بعد از مردن (اصل این کلمه به معنای نشر طومار و جامه ، یعنی گشودن آن بعد از جمع کردن و پیچیدن آن است )

  • بدون تصویر

    مَنشُورٍ

    ترجمه مَنشُورٍ: گسترده شده – باز شده (کلمه نشر که مصدر کلمه منشور است به معنای گستردن و متفرق کردن است)

  • بدون تصویر

    مُنشِؤُونَ

    ترجمه مُنشِؤُونَ: ایجاد کننده ها – خلق کننده ها(کلمه منشئون اسم فاعل از ماده انشاء است ، و انشاء هر چیز به معنای احداث و ایجاد و تربیت آن است)

  • بدون تصویر

    مُنشَئَاتُ

    ترجمه مُنشَئَاتُ : ایجاد شده ها – خلق شده ها(کلمه منشئات اسم مفعول از ماده انشاء است ، و انشاء هر چیز به معنای احداث و ایجاد و تربیت آن است)

  • بدون تصویر

    مَنْصُوراً

    ترجمه مَنْصُوراً : یاری شده

  • بدون تصویر

    مَنصُورُونَ

    ترجمه مَنصُورُونَ : یاری شدگان

  • بدون تصویر

    مَنضُودٍ

    ترجمه مَنضُودٍ : چیده شده و ردیف شده روی هم

  • بدون تصویر

    مَنطِقَ

    ترجمه مَنطِقَ : سخن گفتن – کلام (کلمه منطق و نیز کلمه نطق هر دو به معنای صوت یا صوت‏های متعارفی است که از حروفی تشکیل یافته و طبق قرارداد واضع لغت ، بر معنی‏هایی که منظور نظر ناطق است…

  • بدون تصویر

    مُنظَرُونَ

    ترجمه مُنظَرُونَ : مهلت داده شدگان – مهلت یافتگان

  • بدون تصویر

    مُنظَرِینَ

    ترجمه مُنظَرِینَ : مهلت داده شدگان – مهلت یافتگان

  • بدون تصویر

    مَنَعَ

    ترجمه مَنَعَ : منع کرد – باز داشت

دکمه بازگشت به بالا