لغتنامه قرآن
-
مِنْهُمَا
ترجمه مِنْهُمَا: از آن دو
-
مُنْهَمِرٍ
ترجمه مُنْهَمِرٍ : بسیار فراوان و ریزان (از” همر ” به معنای ریختن اشک و باران به شدت ، و انهمار به معنای انصباب و روان شدن است و فتح آسمان به آبی منهمر و روان در عبارت “فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ…
-
مِنْهُنَّ
ترجمه مِنْهُنَّ: از آن زنان
-
مَنِیٍّ
ترجمه مَنِیٍّ: منی
-
مِنِّی
ترجمه مِنِّی: از من
-
مُنِیبٍ
ترجمه مُنِیبٍ : روی آورنده
-
مُنِیبِینَ
ترجمه مُنِیبِینَ: روی آورندگان
-
مُنِیرِ
ترجمه مُنِیرِ : روشن کننده – روشنگر (اسم فاعل از أنارَ)
-
مَوَاخِرَ
ترجمه مَوَاخِرَ : شکافنده ها (کلمه مواخر جمع مخر است و مخر به معنای شکافتن آب از چپ و راست است ، گفته میشود : مخرت السفینه الماء یعنی کشتی آب را شکافت . و بهمین جهت کشتی را ماخره…
-
مَوَازِینَ
ترجمه مَوَازِینَ: وسایل سنجش وزن- ترازوها (موازین: وسایلی که کالاها با آن ، کیل و یا وزن میشوند وجمع میزان)
-
مَوَازِینُهُ
ترجمه مَوَازِینُهُ: وسایل سنجش وزن آن- ترازوهایش (موازین: وسایلی که کالاها با آن ، کیل و یا وزن میشوند وجمع میزان)
-
مَوَاضِعِهِ
ترجمه مَوَاضِعِهِ : محلهای قرار گرفتن مراد از تحریف کلمات از مواضعش در عبارت “یُحَرِّفُونَ ﭐلْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ”این خواهد بود که کلمهای را در غیر آنجایی که باید به کار رود استعمال کنند ، مثلا وقتی کسانی میگویند : سمعنا…
-
مَوَاطِنَ
ترجمه مَوَاطِنَ : موطنها – عرصه ها (کلمه مواطن جمع موطن و بمعنای جائی است که انسان در آن سکونت نموده ، و آن را وطن خودش قرار میدهد . )
-
مَوَاقِعِ
ترجمه مَوَاقِعِ : محلها (جمع موقع)