لغتنامه قرآن
-
مَوْتَیٰ
ترجمه مَوْتَیٰ: مردگان(کلمه موت به معنای نداشتن حیات واز آثار حیات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خدای عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحیاکم ثم…
-
مَوْثِقاً
ترجمه مَوْثِقاً: چیزی که مورد وثوق و اعتماد قرار گیرد – پیمان محکم(موثقا من الله امری است که هم مورد اعتماد باشد و هم مرتبط و وابسته به خدایتعالی ، و آوردن وثیقه الهی و یا دادن آن ، به…
-
مَوْثِقَهُمْ
ترجمه مَوْثِقَهُمْ : پیمان استوارشان(موثق :چیزی که مورد وثوق و اعتماد قرار گیرد.موثقا من الله امری است که هم مورد اعتماد باشد و هم مرتبط و وابسته به خدایتعالی ، و آوردن وثیقه الهی و یا دادن آن ، به…
-
مَوْجُ
ترجمه مَوْجُ : موج ( در اصل به معنی تردد در آمد و شد یا به عبارت دیگر رفت و برگشت متناوب می باشد )
-
مَوَدَّهِ
ترجمه مَوَدَّهِ: محبتی که اثرش در مقام عمل ظاهرشود(در نتیجه نسبت مودت به محبت نسبت خضوع است به خشوع ، چون خضوع آن خشوعی را گویند که در مقام عمل اثرش هویدا شود ، به خلاف خشوع که به معنای…
-
مَوْراً
ترجمه مَوْراً : به شکل پیچ وتاب خوردن و محو شدن دود – به شکل جریان سریع (کلمه مور – به به معنای تردد و آمد و رفت چیزی چون دود است ، همچنان که دود در فضا میپیچد و…
-
مَوْرُودُ
ترجمه مَوْرُودُ : آبی که به لب آن رسیده اند- آنچه در آن وارد می شوند (بِئْسَ ﭐلْوِرْدُ ﭐلْمَوْرُودُ :بد سهمی است [آتشی] که در آن وارد میشود.کلمه وَرَد در اصل لغت به معنای قصد رفتن بسوی آب است و…
-
مُورِیَاتِ
ترجمه مُورِیَاتِ : جرقه جهانندگان (موریات جمع اسم فاعل از مصدر ایراء است ، که به معنای برون کردن آتش از سنگ چخماق است )
-
مَوْزُونٍ
ترجمه مَوْزُونٍ : موزون – متناسب – چیزی که با اندازه گیری و حساب دقیق ساخته شده (کلمه موزون از وزن و به معنای سنجیدن اجسام از جهت سنگینی است ، لیکن آن را عمومیت داده و در اندازهگیری هر…
-
مُوسِعِ
ترجمه مُوسِعِ: کسی که دارای وسعت مالی است
-
مِنْهُ
ترجمه مِنْهُ: از آن – از او
-
مِنْهَا
ترجمه مِنْهَا: از آن (مؤنث)
-
مِنْهَاجاً
ترجمه مِنْهَاجاً : طریق واضح و روشن (کلمه نَهج به معنای طریق واضح است ، وقتی میگویند : نهج الامر و انهج معنایش این است که فلانی فلان امر را روشن و واضح کرد ، و مصدر میمی آن یعنی…
-
مِنْهُمْ
ترجمه مِنْهُمْ: از آنها