لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    مِیقَاتُ

    ترجمه مِیقَاتُ : زمان انجام یک کارخاص – وعده گاه (کلمه میقات معنایش نزدیک به معنای کلمه وقت است و تقریبا همان معنا را می‏دهد ، و فرق آن دواین است که : میقات آن وقت معین و محدودی است…

  • بدون تصویر

    مِیقَاتِنَا

    ترجمه مِیقَاتِنَا : وعده گاه ما (میقات :وقت معین شده برای عمل است و این کلمه بر مکان معین برای عمل نیز اطلاق می‏شود )

  • بدون تصویر

    مِیقَاتُهُمْ

    ترجمه مِیقَاتُهُمْ : وعده گاهشان (میقات :وقت معین شده برای عمل است و این کلمه بر مکان معین برای عمل نیز اطلاق می‏شود )

  • بدون تصویر

    مِیکَالَ

    ترجمه مِیکَالَ : نام یکی از فرشتگان مقرب – میکائیل (معروف است که میکائیل امر باران و گیاهان و روزی را به عهده دارد )

  • بدون تصویر

    مَیْلِ

    ترجمه مَیْلِ: میل – تمایل

  • بدون تصویر

    مَیْلَهً

    ترجمه مَیْلَهً : هجوم – تاختن

  • بدون تصویر

    مَیْمَنَهِ

    ترجمه مَیْمَنَهِ : یُمن و سعادت و مبارکی ( کلمه میمنه از ماده یمن است که مقابل شوم است و معنایی بر خلاف آن دارد پس اصحاب میمنه اصحاب و دارندگان یمن و سعادتند ، و در مقابل آنان اصحاب…

  • بدون تصویر

    مَئَابِ

    ترجمه مَئَابِ: بازگشت من (مخفف مئابی)

  • بدون تصویر

    مَهْمَا

    ترجمه مَهْمَا: هرچه (از اسماء شرط است)

  • بدون تصویر

    مَهِیلًا

    ترجمه مَهِیلًا: فروپاشیده شده – پراکنده(کلمه مهیل از مصدر هیل است ، و مهیل شدن کوهها در عبارت “کَانَتِ ﭐلْجِبَالُ کَثِیباً مَّهِیلاًَ “به معنای آن است که وقتی ریشه‏اش تکان بخورد از بالا فرو بریزد و به صورت تودهای شن…

  • بدون تصویر

    مُهَیْمِنُ

    ترجمه مُهَیْمِنُ : فائق و مسلط بر شخصی و یا چیزی (هیمنه چیزی بر چیز دیگر این است که آن شی‏ء مهیمن بر آن شی‏ء دیگر تسلط داشته باشد ، البته هر تسلطی را هیمنه نمی‏گویند ، بلکه هیمنه، تسلط…

  • بدون تصویر

    مَهِینٌ

    ترجمه مَهِینٌ: خوار و ضعیف – حقیر (از هون است که به معنای ضعف و حقارت است، و منظور فرعون از مهین بودن حضرت موسی (علیه‏السلام) ، فقیر و تهی دست بودن ایشان است)

  • بدون تصویر

    مُهِینٌ

    ترجمه مُهِینٌ : خوار کننده (از هون است که به معنای ضعف و حقارت است )

  • بدون تصویر

    مُؤْتَفِکَاتِ

    ترجمه مُؤْتَفِکَاتِ : زیر و رو کننده ها (بعضی از مفسرین گفته‏اند : مؤتفکه عبارت است از قراء و آبادیهای قوم لوط که اهل خود را ائتفاک کرد ، یعنی زیر و رو کرد . احتمال هم داده‏اند که مراد…

دکمه بازگشت به بالا