لغتنامه قرآن
-
وَجِلَهٌ
ترجمه وَجِلَهٌ : ترسان – ترسنده
-
وَجِلُونَ
ترجمه وَجِلُونَ: ترسانها – ترسنده ها
-
وُجُوهِ
ترجمه وُجُوهِ : چهره ها (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه…
-
وُجُوهَکُمْ
ترجمه وُجُوهَکُمْ: چهره هایتان -رویتان (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه…
-
وُجُوهَهُم
ترجمه وُجُوهَهُم: چهره هایشان -روهایشان (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه…
-
وُجُوهَهُمُ
ترجمه وُجُوهَهُمُ : چهره هایشان -روهایشان (حرف میم به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد حرکت گرفته است .وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و…
-
وَجْهِ
ترجمه وَجْهِ : رو- صورت – خودِ (ﭐبْتِغَاءَ وَجْهِ یعنی طلب خشنودی از آن جهت که رضایت از کسی به منزله ی رو کردن به او و عدم رضایت مانند پشت کردن به اوست .وجه هر چیزی به معنای ناحیهای…
-
وِجْهَهٌ
ترجمه وِجْهَهٌ: چیزی که به آن رو کنند و متوجه آن شوند (کلمه “وجهه” بمعنای چیزیست که آدمی رو به آن میکند ، مانند قبله ، که آن نیز بمعنای چیزی است که انسان متوجه آن میشود. عبارت “وَلِکُلٍّ وِجْهَهٌ…
-
وَجَّهْتُ
ترجمه وَجَّهْتُ: با تمام وجود رو کردم – بسیار متوجّه نمودم (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح…
-
وَجْهَکَ
ترجمه وَجْهَکَ : چهره ات -رویت (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و…
-
وَجْهَهُ
ترجمه وَجْهَهُ : چهره اش -رویش (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و…
-
وَجْهِهَا
ترجمه وَجْهِهَا: صورت آن – صورتش (در عبارت “ذَ ٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یَـأْتُواْ بِـﭑلشَّهَادَهِ عَلَیٰ وَجْهِهَا “یعنی منظور صورت صحیح گواهی دادن است . وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو…
-
وَجْهِیَ
ترجمه وَجْهِیَ : چهره ام -رویم – صورتم (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است…
-
وَجِیهاً
ترجمه وَجِیهاً : آبرومند – مقبول