لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    ظَاهَرُوهُم

    ترجمه ظَاهَرُوهُم : به آنان کمک کردند

  • بدون تصویر

    ظَاهِرُهُ

    ترجمه ظَاهِرُهُ : ظاهرش – بیرونش

  • بدون تصویر

    ظَاهِرِینَ

    ترجمه ظَاهِرِینَ : پیروزمندان – غلبه کنندگان – برتران

  • بدون تصویر

    ظَعْنِکُمْ

    ترجمه ظَعْنِکُمْ : کوچ کردن شما (مخالف اقامت)

  • بدون تصویر

    ظُفُرٍ

    ترجمه ظُفُرٍ : ناخن

  • بدون تصویر

    ظِلٍّ

    ترجمه ظِلٍّ : سایه (مقصود از ظل چیزی ، حد آن چیز است ، و به همین جهت آن را از خدای سبحان نفی و در باره غیر او اثبات کردند )

  • بدون تصویر

    ظَلَّ

    ترجمه ظَلَّ : دائماً بود(از افعال ناقصه است که معنی اش با عبارت بعدش کامل می گردد. “ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً” :)

  • بدون تصویر

    ظِلَالٍ

    ترجمه ظِلَالٍ : سایه ها

  • بدون تصویر

    ظِلَالُهُ

    ترجمه ظِلَالُهُ : سایه هایش

  • بدون تصویر

    ظِلَالُهَا

    ترجمه ظِلَالُهَا : سایه هایش

  • بدون تصویر

    ظِلاَلُهُم

    ترجمه ظِلاَلُهُم : سایه هایشان(مقصود از ظل چیزی ، حد آن چیز است ، و به همین جهت آن را از خدای سبحان نفی و در باره غیر او اثبات کردند )

  • بدون تصویر

    طَیْرِ

    ترجمه طَیْرِ : پرنده (گاهی که منظور از آن جنس پرندگان باشد با آن مانند صیغه جمع برخورد می شود مانند عبارت “وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ ﭐلْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَﭐلطَّیْرَ ” )

  • بدون تصویر

    طِینٍ

    ترجمه طِینٍ : گِل (“حجاره من طین” به معنای کلوخی که چون سنگ محکم شده باشد )

  • بدون تصویر

    طُورِ

    ترجمه طُورِ : کوه (طور به معنای مطلق کوه است ، و هر کوهی را طور می‏گویند ، و لیکن استعمالش در آن کوهی که موسی (علیه‏السلام) با خدای تعالی سخن گفت غلبه یافته ، و در آیه مورد بحث…

دکمه بازگشت به بالا