لغتنامه قرآن
-
فَرَضْنَاهَا
ترجمه فَرَضْنَاهَا : آن را لازم و واجب گردانیدیم (دراصل جداکردن قطعه ای از چیزی و تأثیر گذاشتن در آن قطعه معنی می دهد و در مورد واجب کردن هم چون پاره ای از حکم را به آن موضوع اختصاص…
-
فُرُطاً
ترجمه فُرُطاً : تجاوز از حق و خروج از آن (از افراط به معنی اسراف و زیاده روی)
-
فَرَّطتُ
ترجمه فَرَّطتُ : اهمال کاری و تقصیر و کوتاهی کردم (یکی از معانی باب تفعیل ضد معنی باب افعال است لذا تفریط به معنی کوتاهی کردن و افراط به معنی زیاده روی است)
-
فَرَّطتُمْ
ترجمه فَرَّطتُمْ : اهمال کاری و تقصیر و کوتاهی کردید(یکی از معانی باب تفعیل ضد معنی باب افعال است لذا تفریط به معنی کوتاهی کردن و افراط به معنی زیاده روی است)
-
فَرَّطْنَا
ترجمه فَرَّطْنَا : اهمال کاری و تقصیر و کوتاهی کردیم(یکی از معانی باب تفعیل ضد معنی باب افعال است لذا تفریط به معنی کوتاهی کردن و افراط به معنی زیاده روی است)
-
فِرْعَوْنَ
ترجمه فِرْعَوْنَ : لقب پادشاه مصر-نام جبار و دیکتاتور نژاد قبط و پادشاه ایشان (منظور از کلمه فرعون در قرآن کریم فقط برای فرعون زمان موسی استفاده شده است)
-
فَرْعُهَا
ترجمه فَرْعُهَا : فرعش – شاخه اش
-
فَرَغْتَ
ترجمه فَرَغْتَ: فارغ شدی – فراغت یافتی
-
فِرْقٍ
ترجمه فِرْقٍ : پاره ای – بخشی
-
فَحْشَاءِ
ترجمه فَحْشَاءِ : اعمال زشت از قبیل زنا و امثال آن (کلمه فحش و فحشاء و فاحشه به معنای کردار و گفتار زشتی است که زشتیش بزرگ باشد . و بعید نیست که اصل در معنای آن خروج از حد…
-
فَخَّارِ
ترجمه فَخَّارِ : سفال
-
فَخُورٍ
ترجمه فَخُورٍ : کسی که زیاد افتخار و مباهات میکند
-
فِدَاءً
ترجمه فِدَاءً : عَوَض – جایگزین (فداء عبارت است از اینکه انسان خیانت و عمل خلافی انجام داده باشد که اثر سوء و کیفر جانی و مالی آن گریبانش را بگیرد و بخواهد آن کیفر را با چیز دیگر عوض…
-
فِدْیَهٌ
ترجمه فِدْیَهٌ : عَوَض – جایگزین (کلمه فدیه به معنای بدل و عوض است و در اینجا به معنای عوض مالی است که می پردازند تا جایگزین کشتن آنان گردد.فداء و فدیه عبارت جایگزینی مال یا شخص دیگری به جای…