لغتنامه قرآن
-
قَانِتِینَ
ترجمه قَانِتِینَ : مطیعان و فرمانبرداران-عبادتگران(کلمه قانت اسم فاعل از مصدر قنوت است وقنوت به معنای اطاعتی است که با خضوع و فروتنی همراه باشد )
-
قَانِطِینَ
ترجمه قَانِطِینَ : ناامیدان
-
قَانِعَ
ترجمه قَانِعَ : قناعت کننده – فقیری که به هر چه به او بدهند قناعت میکند ، چه حاجتش را طلب کند یا نکند
-
قَاهِرُ
ترجمه قَاهِرُ : غالب و تأثیر گذار(قهر نوعی از غلبه را گویند ، و آن این است که چیزی بر چیز دیگری چنان جلوه و ظهور کند که آنرا مجبور به قبول اثری از آثار خود نماید ، اثری که…
-
قَاهِرُونَ
ترجمه قَاهِرُونَ: غلبه کنندگان تأثیر گذار(قهر نوعی از غلبه را گویند ، و آن این است که چیزی بر چیز دیگری چنان جلوه و ظهور کند که آنرا مجبور به قبول اثری از آثار خود نماید ، اثری که یا…
-
قَبَائِلَ
ترجمه قَبَائِلَ: قبیله ها ( قبیله :همه افرادی که نسلشان به یک نفر می رسد)
-
قَبْرِهِ
ترجمه قَبْرِهِ: قبرش
-
قَبَسٍ
ترجمه قَبَسٍ: شعله ای که به وسیله نوک چوب یا مانند آن از آتشی دیگر گرفته شود
-
قَادِرٌ
ترجمه قَادِرٌ: قدرتمند – توانا-آنکه تقدیر می کند-آنکه اندازه تعیین می کند(از ماده قدر است که به معنای تقدیر و اندازهگیری است )
-
قَادِرُونَ
ترجمه قَادِرُونَ : قدرتمندان – توانایان-آنانکه تقدیر می کنند-آنانکه اندازه تعیین می کنند(از ماده قدر است که به معنای تقدیر و اندازهگیری است )
-
قَادِرِینَ
ترجمه قَادِرِینَ : قدرتمندان – توانایان-آنانکه تقدیر می کنند-آنانکه اندازه تعیین می کنند(از ماده قدر است که به معنای تقدیر و اندازهگیری است )
-
قَارِعَهُ
ترجمه قَارِعَهُ : کوبنده – یکی از اسامی قیامت( بدین جهت قیامت را قارعه ( کوبنده )نامیده که آسمانها و زمین را به هم میکوبد ، و به آسمان و زمینی دیگر تبدیل میکند ، کوهها را به راه میاندازد…
-
قَارُونُ
ترجمه قَارُونُ : نام فردی از قوم موسی علی نبینا و علیه السلام که پسر عمو یا پسر خاله حضرت نیز بوده است و پس از اینکه به ثروتی می رسد که حمل کلیدهای گنجهایش گروهی تنومند را خسته می…
-
قَاسِطُونَ
ترجمه قَاسِطُونَ : مایلین به سوی باطل (قاسط به معنای عدول کننده از حق است ، بر خلاف کلمه مقسط که به معنای عدول کننده به سوی حق است . یکی از معانی باب افعال ضد معنای ثلاثی مجرّد است)