لغتنامه قرآن
-
بَرْزَخٌ
ترجمه بَرْزَخٌ : عالم پس از مرگ وقبل از قیامت-فاصله ومرزبین دو چیز
-
بُرِّزَتِ
ترجمه بُرِّزَتِ : آشکار شد
-
بَرَزَ
ترجمه بَرَزَ: بیرون رفت – بیرون شد – ظاهر شد – آشکار شد – برای مبارزه از لشکر خودی جداشد و رودرروی دشمن قرار گرفت(کلمه برز فعل ماضی ازمصدر بروز، به معنای ظهور و بیرون شدن است)
-
بَرَرَهٍ
ترجمه بَرَرَهٍ : نیکوکاران
-
بَرْداً
ترجمه بَرْداً : خُنک
-
بَرَدٍ
ترجمه بَرَدٍ: تگرگ
-
بَرَّأَهُ
ترجمه بَرَّأَهُ : اورا تبرئه کرد
-
بَرَاءَهٌ
ترجمه بَرَاءَهٌ : بیزاری جستن
-
بَرَاءٌ
ترجمه بَرَاءٌ: همیشه بیزار(کلمه براء مصدر برء ، یبرء است که صفت مشبههاش بریء میشود )
-
بُرَءَاؤُاْ
ترجمه بُرَءَاؤُاْ : بیزاران
-
بَرِّ
ترجمه بَرِّ : خشکی
-
بِرَّ
ترجمه بِرَّ : نیکی -باز بودن دست و پای آدمی در کار خیر(کلمه بر به معنای باز بودن دست و پای آدمی در کار خیر میباشد ، دراصل با کلمه “بَرّ” به معنای خشکی یکی است و چون اولین تصوری…
-
بَدِیعُ
ترجمه بَدِیعُ : آنکه بدون الگو ونمونه چیزی را خلق می کند-پدید آورنده
-
بَدْوِ
ترجمه بَدْوِ : بادیه – صحرا (در اصل به معنی ظهور است و چون در صحرا مانع برای دید کم است به آن نیز اطلاق می گردد)