لغتنامه قرآن
-
قَطَّعْنَاهُمُ
ترجمه قَطَّعْنَاهُمُ : آنان را تقسیم کردیم (حرف میم به دلیل رسیدن به ساکن کلمه بعد حرکت گرفته است)
-
قَطَّعْنَاهُمْ
ترجمه قَطَّعْنَاهُمْ : آنان را تقسیم کردیم
-
قِطْمِیرٍ
ترجمه قِطْمِیرٍ : پوست نازکی است که روی هسته خرما کشیده شده (اثر و باقی ماندهای است که از خرما بر هسته خرما میماند یا آن پرده نازکی است که روی هسته خرما را پوشیده و بعضی دیگر گفتهاند :…
-
قِطَّنَا
ترجمه قِطَّنَا : بهره و نصیب ما
-
قُطُوفُهَا
ترجمه قُطُوفُهَا : میوه های رسیده اش
-
قَعَدَ
ترجمه قَعَدَ : نشست
-
قَعَدُواْ
ترجمه قَعَدُواْ : نشستند
-
قَعُواْ
ترجمه قَعُواْ: بیفتید – فرود آیید – به رو به زمین بیفتید (“فَقَعُواْ” در اصل “فوقعوا”:(پس وقوع یابید) بوده که برای سهولت تلفظ به این شکل درآمده است و “وقوع”عبارت است از حدوث و پدید آمدن،اتفاق افتادن، قرار گرفتن و…
-
قُعُودٌ
ترجمه قُعُودٌ : نشستن (اگر مصدر باشد)- نشسته ها (جمع قاعد)
-
قَعِیدٌ
ترجمه قَعِیدٌ : همواره نشسته
-
قَصَصِهِمْ
ترجمه قَصَصِهِمْ : سرگذشتهای آنان
-
قَصَمْنَا
ترجمه قَصَمْنَا: شکاندیم (کنایه از هلاک کردن)
-
قُصُوراً
ترجمه قُصُوراً : قصرها(جمع قصر به معنی خانهای که دارای پی ریزی محکم و بنایی بلند باشد)
-
قُصْوَیٰ
ترجمه قُصْوَیٰ: دور(مؤنث أقصی)