لغتنامه قرآن
-
مُتَتَابِعَیْنِ
ترجمه مُتَتَابِعَیْنِ : دو پی در پی – دو پشت سر هم
-
مُتَجَانِفٍ
ترجمه مُتَجَانِفٍ: متمایل (از تجانف به معنای تمایل است ، ثلاثی مجرد آن جنف با جیم است که به معنای این است که دو پای شخصی متمایل به خارج از اندام خود بشود و در نتیجه گشاد راه برود در…
-
مُتَجَاوِرَاتٌ
ترجمه مُتَجَاوِرَاتٌ : کنار هم (از معصومین علیهم السلام روایت شده که فرموده اند : “و فی الارض قطع متجاورات ” معنایش این است که یک قطعه زمین در مجاورت قطعه دیگری است ، آن یکی حاصلخیز و پاک و…
-
مُتَحَرِّفاً
ترجمه مُتَحَرِّفاً : کسی که (برای غافلگیری دشمن)از این سو به آن سو می رود( تحرّف به معنای انحراف از خط وسط و میل به حرف است که به معنای طرف هر چیزی است )
-
مُتَحَیِّزاً
ترجمه مُتَحَیِّزاً : تغییر مکان دهنده (تحیز به معنای گرفتن حیز است که به معنای مکان است ، و کلمه فئه به معنای یک قطعه از جماعت مردم است و تحیز بسوی فئه به این معنا است که مرد جنگی…
-
مُتَّخِذَ
ترجمه مُتَّخِذَ: گیرنده
-
مُتَّخِذَاتِ
ترجمه مُتَّخِذَاتِ : زنان گیرنده
-
مُتَّخِذِی
ترجمه مُتَّخِذِی : گیرندگان ( در اصل “متخذین ” بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است)
-
مُتَرَاکِباً
ترجمه مُتَرَاکِباً : متراکم – خوشه ای – روی هم چیده شده (تراکب حب انعقاد بعضی بر بالای بعضی دیگر است ، نظیر خوشه گندم که در آن دانهها روی هم قرار دارد )
-
مَتْرَبَهٍ
ترجمه مَتْرَبَهٍ: خاک (ذَا مَتْرَبَهٍ :خاک نشین – فقیر)
-
مُتَرَبِّصٌ
ترجمه مُتَرَبِّصٌ : منتظر
-
مُتَرَبِّصُونَ
ترجمه مُتَرَبِّصُونَ : منتظران
-
مُتَرَبِّصِینَ
ترجمه مُتَرَبِّصِینَ : منتظران
-
مُتَرَدِّیَهُ
ترجمه مُتَرَدِّیَهُ : حیوانی که از محلی بلند چون کوه و یا لبه چاه و امثال آن سقوط کند و بمیرد .