لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    مُخْلِصاً

    ترجمه مُخْلِصاً : خالص کننده

  • بدون تصویر

    مُخْلَصاً

    ترجمه مُخْلَصاً : خالص شده

  • بدون تصویر

    مُخْلِصُونَ

    ترجمه مُخْلِصُونَ : خالص کننده ها

  • بدون تصویر

    مُخْلِصِینَ

    ترجمه مُخْلِصِینَ: خالص کننده ها

  • بدون تصویر

    مُخْلَصِینَ

    ترجمه مُخْلَصِینَ : خالص شده ها

  • بدون تصویر

    مُخْلِفَ

    ترجمه مُخْلِفَ : تخلف کننده (مُخْلِفَ وَعْدِ : عهد شکن)

  • بدون تصویر

    مُخَلَّفُونَ

    ترجمه مُخَلَّفُونَ: برجای ماندگان – متخلفان (کلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است که به معنای باقی گذاردن برای بعد از رفتن است )

  • بدون تصویر

    مُخَلَّفِینَ

    ترجمه مُخَلَّفِینَ : برجای ماندگان – متخلفان (کلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است که به معنای باقی گذاردن برای بعد از رفتن است )

  • بدون تصویر

    مُخَلَّقَهٍ

    ترجمه مُخَلَّقَهٍ : آنچه خلقتش کامل شده

  • بدون تصویر

    مَخْمَصَهٍ

    ترجمه مَخْمَصَهٍ: قحطی و گرسنگی

  • بدون تصویر

    مَدَّ

    ترجمه مَدَّ : گسترد – کشید

  • بدون تصویر

    مَدّاً

    ترجمه مَدّاً : کشش – کمک (کلمه مد و امداد به یک معنا است ، منتها امداد بیشتر در کارهای پسندیده، و مد بیشتر در موارد ناپسند استعمال می شود ، و منظور از عبارت ” مَن کَانَ فِی ﭐلضَّلَالَهِ…

  • بدون تصویر

    مِدَاداً

    ترجمه مِدَاداً : مُرَکّب – جوهر

  • بدون تصویر

    مَدَائِنِ

    ترجمه مَدَائِنِ : شهرها (جمع مدینه)

دکمه بازگشت به بالا