لغتنامه قرآن
-
مَذْکُوراً
ترجمه مَذْکُوراً : ذکر شده – چیزی که از آن یاد شود
-
مَذْمُومٌ
ترجمه مَذْمُومٌ : نکوهیده – ملامت شده – سرزنش شده
-
مَذْؤُوماً
ترجمه مَذْؤُوماً: مذموم و معیوب
-
مَرَّ
ترجمه مَرَّ : عبور کرد – گذشت – گذر کردن (درعبارت “وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ ﭐلسَّحَابِ “)
-
مَرْءُ
ترجمه مَرْءُ : شخص
-
مِرَاءً
ترجمه مِرَاءً : بحث و مجادله (کلمه مریه به معنای تردد در چیزی است ، و شک از مریه عمومیتر است . امتراء و ممارات به معنای محاجه (دلیل آوردن)در آن امری است که مورد تردید باشد . اصل کلمه…
-
مَرَّاتٍ
ترجمه مَرَّاتٍ: بارها – مرتبه ها (جمع مَرّّه)
-
مَرَاضِعَ
ترجمه مَرَاضِعَ : زنان شیرده (جمع مرضعه )
-
مُرَاغَماً
ترجمه مُرَاغَماً : غلبه ها بر موانع (از رَغام به فتح راء به معنای خاک نرم است ، و” رغم انف فلان رغما ” معنایش این است که دماغ فلانی را به خاک مالید لذا عبارت “وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ…
-
مَرَافِقِ
ترجمه مَرَافِقِ : آرنجها
-
مَرَّهٍ
ترجمه مَرَّهٍ: بار – دفعه – یک بار – دو بار (کلمه مره به معنای یک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معنای دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند یک بار…
-
مِرَّهٍ
ترجمه مِرَّهٍ : شدت و یا پختگی عقل و رأی – درایت و توانمندی شگفت (از ماده مرور گرفته در این وزن نوع خاصی از مرور را می رساند )
-
مَرَّتْ
ترجمه مَرَّتْ : با آن آمد و شد و نشست و برخاست میکرد
-
مُرْتَابٌ
ترجمه مُرْتَابٌ : شکاک