لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ ﭐللَّهِ

    ترجمه مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ ﭐللَّهِ : کارشان موقوف به مشیّت خداست – آنانکه تعیین وضعیتشان به تأخیر افتاده تا خدا در موردشان چه حکم کند (کلمه ارجاء به معنای تاخیر است و معنای تاخیر انداختن ایشان بسوی امر خدا این است…

  • بدون تصویر

    مَرَحاً

    ترجمه مَرَحاً : از شدت خوشحالی (مرح به معنای شدت خوشحالی ، و زیاده روی درآن )

  • بدون تصویر

    مَرْحَباً

    ترجمه مَرْحَباً: خوش آمد و گشایش (و کلمه مرحبا تحیتی است که به شخص وارد شونده، می‏دهند ، و در حقیقت رحب (وسعت )خانه را تقدیم آن شخص می‏کنند ، پس این که پیشوایان و متبوعین ضلالت در باره تابعین…

  • بدون تصویر

    مَرْحَمَهِ

    ترجمه مَرْحَمَهِ : ترحم کردن – رحم نمودن (مصدر میمی از ماده رحمت است )

  • بدون تصویر

    مَرَدَّ

    ترجمه مَرَدَّ : رد – برگشتن – برگشت – بازگشت

  • بدون تصویر

    مَرَدّاً

    ترجمه مَرَدّاً: بازده – نتیجه (درعبارت “وَﭐلْبَاقِیَاتُ ﭐلصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ مَّرَدّاً” : و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهی نیکوتر است)

  • بدون تصویر

    مُرْدِفِینَ

    ترجمه مُرْدِفِینَ: گروهی که در پی آنها گروهی دیگرند(ردف به معنای تابع است و ترادف به معنای این است که دو چیز و یا دو کس یکدیگر را تعقیب کنند ، و رادف به معنای متاخر است (آن کس که…

  • بدون تصویر

    مَرَدَّنَا

    ترجمه مَرَدَّنَا : بازگشت ما

  • بدون تصویر

    مَرَدُواْ

    ترجمه مَرَدُواْ : خو گرفته اند – عادت کرده اند(کلمه مرد به معنای سرکشی و بیرون شدن از اطاعت ، و تمرین و ممارست شر است ، و معنای دوم با جمله مردوا علی النفاق مناسب‏تر است ، چون معنای…

  • بدون تصویر

    مَرْدُودٍ

    ترجمه مَرْدُودٍ: دفع شدنی – برگشتنی – دفع شده – برگردانده شده

  • بدون تصویر

    مَرْدُودُونَ

    ترجمه مَرْدُودُونَ: برگردانده شده ها

  • بدون تصویر

    مُذَبْذَبِینَ

    ترجمه مُذَبْذَبِینَ : متحیروسرگردانان (مذبذب بودن هر چیزی به معنای آمد و شد کردن آن بین دو طرف است بدون اینکه آن چیز تعلق و وابستگی به یکی از آن دو طرف داشته باشد . و این خود صفت منافقین…

  • بدون تصویر

    مُذْعِنِینَ

    ترجمه مُذْعِنِینَ : مطیعان – فرمانبرداران

  • بدون تصویر

    مُذَکِّرٌ

    ترجمه مُذَکِّرٌ : تذکر دهنده – یادآور

دکمه بازگشت به بالا