لغتنامه قرآن
-
مُسْتَنفِرَهٌ
ترجمه مُسْتَنفِرَهٌ : نفرت و اعراض کننده -گریزان (از استنفار به معنی نفرت و عبارت”َأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَهٌ فَرَّتْ مِن قَسْوَرَهٍ ” یعنی کفار در حالی از تذکره نفرت و اعراض میکنند که گویی خران وحشیاند که از شیر و یا…
-
مُسْتَوْدَعٌ
ترجمه مُسْتَوْدَعٌ: به ودیعه گذاشته شده (مراد از مستقردر عبارت “أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ ” آن افرادی است که دوران سیر در اصلاب را طی کرده و متولد شده و در زمین که به مقتضای آیه و لکم…
-
مُسْتَوْدَعَهَا
ترجمه مُسْتَوْدَعَهَا : جایگاه موقتش (مستودع یعنی محلی که ودیعه را در آن قرار می دهند. عبارت “وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا”یعنی :قرارگاه واقعی و جایگاه موقت آن را میداند )
-
مَسْتُوراً
ترجمه مَسْتُوراً : پوشیده
-
مَسَّتْهُ
ترجمه مَسَّتْهُ: به او رسید – با او تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
-
مُسْتَهْزِئُونَ
ترجمه مُسْتَهْزِئُونَ : مسخره کنندگان
-
مُسْتَهْزِئِینَ
ترجمه مُسْتَهْزِئِینَ : مسخره کنندگان
-
مَسَّتْهُمْ
ترجمه مَسَّتْهُمْ : به آنان رسید – با آنان تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
-
مُسْتَیْقِنِینَ
ترجمه مُسْتَیْقِنِینَ : یقین یافتگان
-
مَسْجِدِ
ترجمه مَسْجِدِ: مسجد – سجده گاه – محل سجده (کلمه مسجد اسم مکانی است که سجده در آن انجام میشود ، مانند خانهای که بخاطر سجده برای خدا ساخته میشود ، و اگر اعضاء سجده را که عبارتند از پیشانی…
-
مُسَبِّحُونَ
ترجمه مُسَبِّحُونَ : تسبیح گویان (تسبیح : منزه و عاری از عیب دانستن)
-
مُسَبِّحِینَ
ترجمه مُسَبِّحِینَ: تسبیح گویان (تسبیح : منزه و عاری از عیب دانستن)
-
مَسْبُوقِینَ
ترجمه مَسْبُوقِینَ : مغلوبین (کلمه سبق به معنای غلبه و مسبوق به معنای مغلوب است )
-
مُسْتَأْخِرِینَ
ترجمه مُسْتَأْخِرِینَ : آیندگان