لغتنامه قرآن
-
مَکِیدُونَ
ترجمه مَکِیدُونَ: اسیر نیرنگ شده ها (کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
-
مَکِینٌ
ترجمه مَکِینٌ : صاحب مقام و منزلت
-
مِلْءُ
ترجمه مِلْءُ : به اندازه ی آکندگی – به اندازه ی پُری (کلمه ملء به معنای پری ظرف است از چیزی که در آن ریخته باشند . در عبارت “ملء الارض ذهبا” کره زمین ظرفی فرض شده که مالامال از…
-
مُلَاقٍ
ترجمه مُلَاقٍ : ملاقات کننده
-
مُلَاقُواْ
ترجمه مُلَاقُواْ : ملاقات کنندگان (نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است)
-
مُلَاقُوهُ
ترجمه مُلَاقُوهُ : ملاقات کنندگان او(نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است)
-
مُکَاءً
ترجمه مُکَاءً : سوت – سوت زدن
-
مَکَانَ
ترجمه مَکَانَ: مکان – جا – محل
-
مَکَانَتِکُمْ
ترجمه مَکَانَتِکُمْ: مکان شما- جای شما – محل شما
-
مَکَانَتِهِمْ
ترجمه مَکَانَتِهِمْ : مکان آنها- جای آنها – محل آنها
-
مَکَانَکُمْ
ترجمه مَکَانَکُمْ : در جایگاه خود بایستید
-
مَکَانَهُ
ترجمه مَکَانَهُ: مکان او- جای او- محل او
-
مُکِبّاً
ترجمه مُکِبّاً : صورت بر زمین نهاده (کلمه مکب اسم فاعل از إکباب (باب افعال ) است ، و إکباب الشیء علی وجهه به معنای آن است که کسی را به رو به زمین بیندازی. عبارت “یَمْشِی مُکِبّاً عَلَیٰ وَجْهِهِ…
-
مَکَّهَ
ترجمه مَکَّهَ : مکه (شهری که مسجدالحرام و کعبه در آن قرار دارد و وطن رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) می باشد. این شهر پس از اقامت حضرت هاجر و اسماعیل علیهما السلام در کنار…