لغتنامه قرآن
-
مُهْتَدِ
ترجمه مُهْتَدِ: هدایت یافته – راه یافته- آنکس که هدایت را پذیرفته
-
مُهْتَدُونَ
ترجمه مُهْتَدُونَ: هدایت یافتگان – راه یافتگان – پذیرندگان هدایت
-
مُهْتَدِی
ترجمه مُهْتَدِی : هدایت یافته – راه یافته – پذیرنده هدایت
-
مُهْتَدِینَ
ترجمه مُهْتَدِینَ : راه یافتگان – هدایت یافتگان- پذیرندگان هدایت
-
مَهْجُوراً
ترجمه مَهْجُوراً : متروک – ترک شده
-
مَهْدِ
ترجمه مَهْدِ: گهواره – بستری که برای کودک شیرخوار تهیه میکنند .
-
مَهَّدتُّ
ترجمه مَهَّدتُّ: تهیه کردم – فراهم نمودم – بستر سازی نمودم(از تمهید که مجازاً در مورد گستردگی مال و جاه و رو به راهی زندگی استعمال میشود )
-
مَهْزُومٌ
ترجمه مَهْزُومٌ: شکست خورده – بیچاره شده (کلمه مهزوم از هزیمت به معنای خذلان و بیچارگی است. آیه “جُندٌ مَّا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِّنَ ﭐلْأَحْزَابِ” یعنی : اینان لشکری ناچیز و اندک [از احزاب کفر و شرک] اند که در آنجا…
-
مُهْطِعِینَ
ترجمه مُهْطِعِینَ : چشم دوخته های شتابان (کلمه مهطع به معنای کسی است که با نگاه خود به چیزی خیره شود ، و چشم از آن برندارد ، و این قسم نظر کردن خاص دشمنان است و نیز به معنای…
-
مُهْلِ
ترجمه مُهْلِ : خلط و دُرد زیتون – مس مُذاب
-
مَهِّلِ
ترجمه مَهِّلِ : مهلت بده
-
مَهْلِکَ
ترجمه مَهْلِکَ: زمان هلاک شدن – مکان هلاک شدن (“مَا شَهِدْنَا مَهْلِکَ أَهْلِهِ” : ما زمان هلاک شدن خانواده اش حضور نداشتیم)
-
مُهْلِکَ
ترجمه مُهْلِکَ : هلاک کننده
-
مُهْلِکُواْ
ترجمه مُهْلِکُواْ : هلاک کننده ها( در اصل مهلکون بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است )